فراقنامه صفحه 1

صفحه 1

سرآغاز سخن

بسم الله الرحمن الرحیمصلی الله علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرجدر کنار کدامین سرو باید سرو قامتت را به تماشا نشست و در کنار کدامین گل باید رایحه جانبخش نفسهای تو را بویید و کدامین قمری را باید گفت که نغمه روح بخش خود را در فضای غم آلود غیبت سر دهد و انتظار خود را با آهنگ و نوای خویش در فضای باغ، بر بال نسیم نشان دهد؟ در چشم کودکان مظلوم و در سیمای نوباوگان یتیم، رنج انتظار و سیاهی هجران و فراق تو به چشم می خورد. کشیده قامت نوجوانان به خمیدگی گرایید و سیاه موهایشان را رنگ سپید، در برگرفت. اما چه می گویم؟ آنچه را در این باره گفته اند و می گوییم، بازگویی رنج دوری و اشتیاق، در روزگار غیبت تو است که پشت فلک را خم نموده است. اما تو ای سرور! چگونه برفراز قله های قرون، رنجهای جانفرسا

را برخود هموار ساختی و ستمگریها را نظاره گر شدی؟ که صبرت به ایوب، صبر و شکیبایی آموخت، که خداوند فرمود: علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب. [1] . [ صفحه 8] وی دارنده کمال موسی و حسن صورت و سیرت عیسی و شکیب ایوب است. آری، آری آقای من! دیر پایی دوران غیبتت و نهان زیستی ات، امیر مومنان علیه السلام را به شکوه ای جانسوز واداشته که فرمود: یابن حره الاماء! متی تنتظر؟ [2] ای فرزند آزاده کنیزان! تا به کی انتظار می بری؟ و امام صادق علیه السلام، اشک ریزان آن سان که بر خاکها نشسته، با آه و ناله ای دلخراش، حضرتت را چنین مخاطب می سازد: سیدی! غیبتک نفت رقادی، و ضیقت علی مهادی، و ابتزت منی راحه فوادی، سیدی! غیبتک اوصلت مصابی بفجائع الابد. [3] ای آقای من! غیبت تو آسایش را از من دور نموده و خواب و استراحت را بر من دشوار ساخته و آرامش دل و اندیشه را از من ربوده است. ای آقای من! غیبت تو مرا به درد و رنجهای ابدی گرفتار کرده است. آری، ای حجت حق! خدای یکتا نخستین مژده بخش قیام تو است، آن گونه که امام باقر علیه السلام در بیان آیه: (اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها) [4] فرمود: یحییها الله - عز و جل - بالقائم بعد موتها، یعنی بموتها: کفر اهلها و الکافر میت. [5] خداوند متعال زمین را به وسیله [حضرت] قائم [علیه السلام] زنده می سازد و منظور خداوند از بعد موتها کافر شدن [اکثریت] اهل زمین است، زیرا که کافر

مرده است. [ صفحه 9] آری، خداوند بر مبنای لطف و رحمت خویش مومنان را مخاطب ساخت تا طول دوران غیبت، دلهایشان را سخت نکند و یاد تو را از خاطر نبرند. و پدر گرامیت حضرت عسکری علیه السلام تنها راه نجات و رستگاری را در دوران غیبت چنین ترسیم می نماید: و الله لیغیبن غیبه لا ینجو من الهلکه فیها الا من ثبته الله تعالی علی القول بامامته و وفقه للدعاء بتعجیل فرجه. [6] به خدا سوگند، او آن چنان غیبت و نهان زیستی خواهد داشت که هیچ فردی در آن دوران از هلاکت و نابودی نجات نخواهد یافت، جز کسانی که خدای بلند مرتبه به اعتراف بر امامت وی ثابت قدم بدارد و آنان را به دعا کردن برای تعجیل در ظهورش توفیق عطا فرماید. و نیز حضرت جواد الائمه علیه السلام داشتن حال انتظار را در دوران غیبت واجب می شمارد تا آنجا که بیان داشته است: ان القائم منا هو المهدی الذی یجب ان ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره. [7] همانا قائم از همان مهدی است که واجب است در دوران غیبتش در انتظار آن حضرت بسر برند و به هنگام ظهورش فرمان وی را گردن نهند. و این حالت (انتظار کشیدن دولت حقه) برترین اعمال و عبادات بشمار رفته است [8] چنانچه حضرت رضا علیه السلام نیز این شیوه و طریقه را استمرار بخشید و شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام را به دعا بر ظهور حضرتت امر می فرمود. [9] آری، ای مقتدای ما! خود نیز شیعیان را فرمان دادی تا ظهورت را در دوران غیبتت

از خداوند بزرگ بخواهند [10] و همانند سیره اجداد طاهرینت علیهم السلام کیفیت این راز و نیاز را [ صفحه 10] تعلیم فرمودی. [11] و از همان آغاز دوران غیبت، برای قیام خود از خداوند بزرگ، انجاز و تحقق وعده ظهور را طلب کردی. آری، گویا صدای دل انگیزت از آن زمان تا کنون، در کنار معبد توحید، طنین افکنده و گذشت قرون، صوت حیات بخش تو را از یاد نبرده و می شنویم که می فرمایی: اللهم انجز لی ما وعدتنی. [12] خدایا! وعده ای را که به من داده بودی. تحقق بخش. اما این همه سفارشهای معصومین علیهم السلام بدان جهت است که در دعا برای وجود مقدس و قیام نجات بخشت فواید و اثراتی فراوان و عظیم نهفته [13] که از آن جمله است: - شیعیان با این حرکت نشان دهند که مقام قدسی ات را دوست دارند. - از طرفی دیگر، این امر خود رابطه و پیوندی معنوی با وجود شریف تو است. اما خورشید درخشان را تراکم ابرهای دوران غیبت چه زیانی تواند داشت که دلهای پیوند یافته را در طوفانهای روزگار، نوحی چون تو کشتیبان است؟ ای حجت زمان! مگر مفهوم غیبت و نهان زیستی تو را جز دو معناست؟ 1 - قامت رسا و دلربایت در میان زمینیان حرکت و پویایی دارد، شرق و غرب عالم را می پیمایی، مردمان را می نگری اما ایشان حضرتت را نمی بینند. [14] 2- گاه نیز مردمان، سر و دلربایت را می نگرند اما تو را نمی شناسند. [15] خدای متعال و اجداد پاک تو نیز در تصریح به غیبت و

نهان زیستی وجود قدسی ات فراوان سخن گفته اند و شیخ صدوق قدس سره نیز به فرمان مبارکت کتاب کمال الدین و تمام النعمه را در اثبات امر غیبت به نگارش در آورد. [ صفحه 11] در ختام مسک یاد روح افزایت، همان فرموده های احیاگرت را با دلی آکنده از شوق دیدار و غم انتظار بر می خوانیم که: اللهم اعز نصره، و مد فی عمره، و زین الارض بطول بقائه. [16] اللهم و احی بولیک القرآن و ارنا نوره سرمدا لا لیل فیه. [17] آمین، یا رب العالمین. بار خدایا! [در فش] پیروزی او را برافراز و زندگانی او را امتداد بخش و زمین را با استمرار وجود حضرتش زینت ده. خداوندا! بوسیله ولیت، قرآن را زنده نما و نور آن [کتاب آسمانی] را برای ابد به ما بنمایان، آن گونه که شام پایانی در پی آن نباشد. [ صفحه 13]

نگاهی به زندگانی شیخ صدوق

فقیه خیر مبارک، این توصیفی است که بنا به نقل صاحب کتاب الفوائد الرجالیه از ناحیه مقدسه حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - درباره یکی از برجسته ترین دانشمندان تاریخ شیعه صادر شده است و او کسی نیست جز: ابوجعفر، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق - علیه الرحمه. بی گمان، بزرگمردی که امام علیه السلام او را چنین معرفی نماید، از توصیف و تعریف کلک زبان بریده دیگران، هر چند که همه توش و توان خود را بکار گیرند و کتابها درباره او تصنیف کنند و قصیده ها بسرایند، بی نیاز است. لذا، با اعتذار از محضر آن بزرگوار، چنین آغاز می نماییم

که: شیخ - علیه الرحمه - بین سال سیصد و پنج تا سیصد و ده هجری قمری در شهر قم چشم به جهان گشود. ابوجعفر محمد بن علی الاسود - علیه الرحمه - می گوید: ابن بابویه - رضی الله عنه - (پدر شیخ) پس از وفات محمد بن عثمان العمری رضی الله عنه از من خواست که با وساطت ابوالقاسم حسین بن روح رضی الله عنه، سومین نایب خاص حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه -. از ایشان تقاضا کنم تا برای ابن بابویه دعا فرمایند که خدای عز و جل فرزند پسری روزی او فرماید. من این درخواست را با نایب امام علیه السلام در میان گذاشتم و ایشان پس از سه روز به من خبر دادند که حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - برای علی بن حسین بن بابویه دعا فرموده اند و بزودی فرزندی مبارک برایش به دنیا خواهد آمد که نخست بدو سودمند می شود و سپس از فرزندان دیگری نیز برخوردار خواهد شد. ابن اسود چنین می افزاید: [ صفحه 14] من برای خودم نیز چنین درخواستی نمودم، ولی به من فرمودند که راهی به سوی این [آرزو] نداری. همان سال، محمد (شیخ صدوق) پسر علی بن حسین بن بابویه به دنیا آمد و پس از او نیز فرزندان دیگری زاده شدند، ولی برای من فرزندی به دنیا نیامد. خود شیخ - علیه الرحمه - می گوید: ابوجعفر محمد بن علی الاسود رضی الله عنه هنگامی که رغبت مرا برای فراگرفتن دانش در محضر شیخمان، محمد بن الحسن بن احمد بن ولید رضی الله عنه می دید، بارها

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه