- مقدمه 1
- انتقاد از مقتل نویسان 9
- اشاره 11
- بیانات 12
- ترجمه 12
- سر لطیف 19
- خاتمه 21
- ترجمه 23
- بیانات 23
- اشاره 23
- اشاره 26
- ترجمه 26
- بیانات 27
- تتمه مهمه 32
- اشاره 35
- ترجمه 35
- بیان 36
- ترجمه 46
- اشاره 46
- بیانات 47
- اشاره 50
- بیانات 51
- اشاره 57
- بیانات 58
- اشاره 61
- ترجمه 61
- بیانات 62
- اشاره 65
- ترجمه 65
- بیانات 66
- بیانات 87
- ترجمه 87
- اشاره 87
- فائده 92
- تنبیه 93
- خاتمه 97
- فایده 98
- اشاره 100
- ترجمه 100
- بیانات 101
- خاتمه 103
- ترجمه 107
- اشاره 107
- بیانات 108
- اشاره 111
- ترجمه 112
- بیانات 116
- تتمات 120
- اشاره 125
- ترجمه 126
- بیانات 127
- اشاره 129
- ترجمه 129
- بیانات 129
- ملخص مقال 132
- خاتمه 133
- فایده 134
- ترجمه 136
- اشاره 136
- بیانات 137
- سر لطیف 139
- تبصره 140
- ترجمه 142
- اشاره 142
- بیانات 142
- ترجمه 146
- اشاره 146
- بیانات 147
- ترجمه 149
- اشاره 149
- فایده ی استطرادیه 152
- اختتام کلام و دفع اوهام 168
- اشاره 170
- ترجمه 170
- بیان 171
- بیان 180
- ترجمه 180
- اشاره 180
- اشاره 184
- بیان 185
- اشاره 187
- ترجمه 188
- بیانات 189
- بیانات 194
- اشاره 194
- ترجمه 194
- بیانات 198
- ترجمه 198
- اشاره 198
- ترجمه 204
- اشاره 204
- بیانات 205
- تنبیه 208
- استطراد کلام و تتمیم مرام 211
- ترجمه 214
- اشاره 214
- بیانات 215
- انتقام الهی 217
- اشاره 219
- ترجمه 219
- بیانات 219
- اشاره 224
- ترجمه 224
- بیانات 225
- فایده 226
- خاتمه 231
- ترجمه 232
- اشاره 232
- بیانات 232
- بیانات 237
- اشاره 237
- ترجمه 237
- بیانات 243
- اشاره 243
- ترجمه 243
- سر ایمانی 248
- اشاره 252
- خاتمه 254
- بیانات 256
- اشاره 256
- بیانات 263
- اشاره 263
- تتمه مهمه 266
- خاتمه 267
- اشاره 270
- تفسیر غریبه 270
- تفسیر غرائبه 273
- تفسیر غرائبه 274
- فائده 277
- بیانات 279
- اشاره 279
- التنبیه الثالث 283
- اشاره 289
- ترجمه 289
- سؤال و جواب 292
- اشاره 295
- بیان 295
- خاتمه 297
- اشاره 300
- بیانات 300
- خاتمه 306
رودی را و بالا نرفتیم کوهی را و نزدیم به شمشیر، و این گروه جدایی افتاد میانه ی سرها و تنهای ایشان و بچه های ایشان و بی شوهر شدند زنهای ایشان؟! پس گفت: ای عطیه! شنیدم از دوست خودم پیغمبر خدا که می گفت: هر که دوست داشته باشد کار گروهی را، انباز شود در کار ایشان، سوگند به آن که محمد را به راستی فرستاد که آهنگ من و یارانم بر چیزی است که گذشتند بر او حسین و یاورانش. پس آنگه گفت: ببرید مرا به سوی خانه های کوفه. پس چون در افتادیم در پاره ای از راه گفت مرا: ای عطیه! آیا سفارش کنم تو را و گمان ندارم که برخورم تو را پس از این بیابان بریدن؟ دوست بدار دوستدار کسان محمد را هنگامی که دوست دارد ایشان را، و دشمن دار دشمنان ایشان را هنگامی که دشمن دارد آنها را و اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند، و مدارا کن دوست کسان محمد را، پس به درستی که اگر بلغزد از آنها پایی در بسیاری گناهانشان، استواری بماند دیگری از راه دوستی ایشان. به درستی که دوست ایشان برگشت به بهشت نماید و دشمن ایشان باز گردد به دوزخ.
بیانات
در این خبر معتبر مذکور نیست که زیارت جابر در روز اربعین بوده یا روز دیگر، و نیز ذکر نشده که زیارت جابر در سال اول شهادت بود یا بعد، و لیکن مذکور در سایر کتب شیعه تحقق هر دو امر است، و ظاهر این است که از مدینه برای ادراک فیض زیارت، حرکت به جانب کوفه نموده. و شبهه ای نیست که جابر در زمان حرکت حضرت سیدالشهداء (ع) در مدینه بوده، چنانچه مکالمه ی او با آن حضرت در «ثاقب المناقب» مروی است. (1) در هر حال ورود اهل بیت را به کربلا در روز اربعین، بسیاری ذکر کرده اند از عامه و خاصه مانند ابن نما (2) و ابن طاووس (3) و ابومخنف و صاحب کتاب «نورالعین»، (4) و از عبارت «امالی صدوق» نیز ظاهر شود که گوید:«خرج علی بن الحسین (ع) بالنسوه و رد الرأس الی کربلاء...».و در سیره و تاریخ محفوظ است که بعد از سال شهادت، اهل بیت مسافرتی به عراق ننموده اند.
1- 554. در منبع یاد شده پیدا نشد.
2- 555. ابن نما: مثیر الاحزان، ص 107، چاپ امیر - قم 1406؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 146.
3- 556. ابن طاووس: لهوف، ص 82.
4- 557. اسفراینی، ابی اسحاق: نورالعین فی مشهد الحسین، ص 54، چاپ مصر 1300 ه.