فرهنگ عاشورا در سیره معصومین علیهم السلام صفحه 1

صفحه 1

معنی فرهنگ

آداب و عادات و اندیشه ها و اوضاعی که گروهی در آن شرکت دارند، فرهنگ نامیده می شود که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد. زبان و وسیله های نمادین دیگر عوامل اصلی انتقال فرهنگ است؛ در عین حال ممکن است بسیاری از رفتارها و عادات و رسوم تنها از طریق تجربه حاصل گردد.اصولا هر جامعه ای برای خود روش و اسوه ویژه ای از کلیات فرهنگی و رفتاری دارد که امور ضرور انسانی مانند سازمان اجتماعی، دین، حقیقت جویی، ساختمان سیاسی، نحوه تفکر، مؤسسات اقتصادی و فرهنگ مادی آن را به وجود می آورد.از آغاز پیدایش بشر فرهنگ مایه تمایز هر گروه از گروه دیگر بوده است درجه پیچیدگی سازمانهای فرهنگی یکی از ابزارهای تشخیص جامعه های متمدن از جامعه های ابتدایی است. «فرهنگ» به معنی تعلیم و تربیت، نیز به کار رفته چنانچه در شعر فردوسی آمده است:تو دادی مرا فر و فرهنگ و رای تو باشی به هر نیک و بد رهنمای

عاشورا کدام روز است

در کتابهای لغت چنین آمده است: عاشورا با (الف مقصوره) و عاشوراء با (الف ممدوده) را روز دهم و بعضی روز نهم دانسته اند. زهری گفته است جز در چند مورد، اسمی که بر وزن فاعولاء باشد شنیده نشده. [1] .از ابن بزرج نقل است که: «ضاروراء» به معنی «ضرا» (سختی) و «ساروراء» به معنی «سرا» (گشایش و شادمانی) و «دالولا» به معنی «دلال» به کار رفته است.صاحب مجمع البحرین در این باره گفته است: «عاشورا یک نام اسلامی است و آن روز دهم محرم است و گاهی الف بعد از عین حذف می گردد و «عشورا» تلفظ می شود». [2] .و نیز گفته اند که عاشورا کلمه ای است عبری و معرب «عاشور» که

دهم تشری یهود باشد که روزه آن روز «گپور» [کفاره] است و چون آن روز را به ماههای عربی انتقال دادند، روز دهم اولین ماه تازیان شد.چنانچه در ماههای یهود هم در اولین ماه و روز دهم است. [3] .

روایات جعلی در مورد عاشورا

از امور مسلم تردید ناپذیر و مورد اتفاق تمام فرق اسلامی این است که حضرت امام حسین علیه السلام بی نهایت مورد علاقه و محبت خاص جد بزرگوارش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بوده است و اظهار این موضوع از روایات فراوانی که تواتر معنوی دارد ثابت می شود. [4] .گروه کثیری از محدثان اسلامی نقل کرده اند که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «حسین از من و من از حسینم. خداوند دوست دارد کسی را که حسین را دوست بدارد». [5] .در محاوره عربها این چنین است که وقتی می خواهند بین خود و دیگری کمال الفت و یگانگی و شدت ارتباط و دوستی را بفهمانند آن تعبیر را به کار می برند و می گویند: «فلان کس از من و من از اویم» چنانچه وقتی می خواهند نفرت و بیزاری خود را نسبت به دیگری اظهار کنند، می گویند: «من از او نیستم و او از من نیست» شاعر گفته است:ایها السائل عنهم و عنی لست من قیس و لاقیس منیپس تعبیر «حسین منی و انا من حسین» یا شبه آن تعبیر مانند «حسین منی و انا منه» بر محبت شدید و اتصال و علاقه تام بین پیامبر صلی الله علیه وآله و فرزند گرامی اش دلالت می کند. و نیز قسمت اول حدیث «حسین منی» ارتباط و اتصال جسمی و قسمت دوم آن «و انا من حسین» ارتباط معنوی را

می رساند. توضیح آن که «حسین منی» می فهماند که امام، پاره تن پیامبر است و به لحاظ مادی به آن حضرت انتساب دارد و «انا من حسین» می فهماند که اگر فداکاری و ایثار و از خودگذشتگی آن جناب نبود، زحمات پیامبر صلی الله علیه وآله به هدر می رفت و اثری از اسلام باقی نمی ماند.در روایات فراوانی آمده است که پیامبر صلی الله علیه وآله آن حضرت را می بوسید و هر وقت او و برادرش امام حسن علیهماالسلام را می دید و مناسبت اقتضا می کرد، با آنان به مداعبه و ملاعبه می پرداخت. عده ای از راویان نقل کرده اند که رسول خدا یک دست را بر قفا و دست دیگر را بر زنخ فرزندش حسین علیه السلام قرار می داد و دهان بر دهانش می گذاشت. [6] و در برخی از روایات است که پیامبر صلی الله علیه وآله درباره امام حسین علیه السلام فرمود: «فدای کسی بشوم که فرزندم ابراهیم را فدای او کردم». [7] .از آنچه به اختصار در عظمت و فضیلت سرور شهیدان حسین بن علی علیه السلام بیان داشتیم و نیز از آنچه رسول اکرم صلی الله علیه وآله در شدت علاقه و محبت به فرزند بزرگوارش ابراز داشته، به خوبی در می یابیم که اخبار حاکی از عید بودن روز عاشورا و تبرک جستن در آن روز از قول پیامبر صلی الله علیه وآله دروغ و افترای محض است. چگونه ممکن است قبول کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله روز شهادت ریحانه اش [8] را که مکرر بر مکرر از آن خبر داده [9] روز جشن و عید اعلام کند. در صورتی که آن حضرت به یاد

آن روز گریه می کرد.روایات صحیح که در کتب اهل سنت نیز نقل شده بر گریستن رسول خدا صلی الله علیه وآله به خاطر شهادت فرزند فداکارش دلالت دارد.از ام الفضل بنت حارث روایت کرده اند که او گفت:... من حسین علیه السلام را در دامن پیامبر صلی الله علیه وآله گذاشتم. لحظه ای گذشت که ناگهان اشک از چشمانش فرو ریخت. گفتم یا نبی الله پدر و مادرم قربانت گردد چه شده؟! فرمود: جبرئیل آمد و خبر داد که امتم این پسرم را به زودی می کشند! گفتم همین پسر را؟! گفت: آری. [10] .لازم است مسلمین از دسایس بنی امیه برحذر باشند، و به رسول خدا صلی الله علیه وآله اقتدا کنند [11] و او را اسوه و مقتدای خویش قرار دهند. از اعمال و رفتار و گفتار آن پیشوای عظیم الشان پیروی نمایند و بر اثر روایاتی که در زمان سلطنت بنی امیه درباریان جعل نموده بودند [12] نباید از روش آن حضرت منحرف شوند که سالروز شهادت فرزند دلبندش را جشن بگیرند و آن روز را روز عید و شادی و مبارک قرار دهند. [13] .بر مسلمانان است که بخود آیند، بیدار شوند، به حقیقت اسلام توجه کنند و بیندیشند تا آنچه را که دشمنان پیامبر و اسلام داخل دین کرده اند کنار بزنند و بفهمند که اسلام واقعی کدام است و بر چه محور دور می زند. در هر امری از امور به دیده انتقاد و تحقیق بنگرند و سرسری و تقلیدی آن را نپذیرند. [14] .بنی امیه با بنی هاشم کینه دیرینه داشتند. [15] از طرف دیگر چون منصب شامخ نبوت در خاندان بنی هاشم بود و آنان این موهبت و افتخار را برنمی تافتند،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه