اشاره
یکی از بیماریها، که گریبانگیر بشریت شده و او را از سیر طبیعی بسوی کمال عقب نگهداشته، بیماری استبداد در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی میباشد. لذا مکتب اسلام به طور جدّی با استبداد مبارزه کرده و راه استقرار دمکراسی را ارائه داده است، سیستم (شورا) از دیدگاه اسلام زیربنای ایجاد موازنه سیاسی میان ملّت و رهبر میباشد و ضامن اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی است، نا گفته پیدا است که اسلام نسبت به نظام شورا اهمّیت فراوانی قائل شده و در آیات قرآن و روایات اسلامی اشارههای گوناگونی به آن گردیده است.
کتاب (شورا در اسلام) ما را به گوشههائی از مزایای سیستم شورای اسلامی و کیفیت اجرای آن راهنمائی میکند، همچنین مؤلف محترم بخشی از کتابش را به احزابی که از نظام شورا سرچشمه میگیرد اختصا داده و به سیستم دمکراسی غربی و احزاب مخالف و نیز احزاب فاشیستی بلوک شرق که از نظر نویسنده کتاب مردود شناخته شده، اشاره نموده است.
مقدمه ناشر
مقدمه ناشر
بسمالله الرحمن الرحیم در دگرگونیهای ناهنجار مستمر و دایمی که با شتاب زیادی در قرن اخیر در کشورهای اسلامی به وقوع پیوسته و پیش میرود، هرگونه بازگشت عزّت و شکوه از دست رفته را مشکل مینماید و نیز در تغییرهای وسیع و گستردهای که روز به روز و با سرعت، به از همپاشیدگی هرچه بیشتر روابط اجتماعی، روح اخوّت، اطمینان و اعتماد بین افراد میانجامد و حالت سرگردانی را در مردم ایجاد میکند و جامعه را به سوی یأس و ناامیدی سوق میدهد، سؤالهایی در ذهنها پدید آمده که اساسا چه عامل و یا عواملی موجب بروز این همه نابسامانی عمومی و رویدادهای دردناک در جوامع اسلامی گردیده است؟! به راستی آیا در پی شناخت ریشههای درد و سپس دنبال علاج نرفتن، و به کاستیهای موجود و نیازمندیها ضروری جوامع اسلامی نیندیشیدن، و فراهم نیاوردن برنامههای لازم در جهت دینداری ودین باوری نسل معاصر که در عصر جهش اندیشهها سخت مورد تهاجم گسترده جهان کفر در عرصههای داخلی و خارجی قرار گرفته است، و کوچکنگری و تنگنظری در مسایل و زیرساختهای مهمّ و اساسی و رخت بربستن خصیصههای جامعنگری، دوراندیشی، ژرفنگری و بیاعتنایی ملموس نظریه پردازان و قلم به دستان فهیم و آگاه نسبت به رخدادهای اطراف خود و بیتوجّهی نسبت به پیامدهای زیان بار این بیمهری و شتاب حریصانه استعمارگران و دشمنان دین در تبلیغات ناصحیح و دروغین بر علیه احکام و قوانین منطبق با عقل و فطرت دین مبین اسلام و منحرف ساختن اذهان و کم و بیش موفقیّت تأسّف بار آنان، همه از عوامل این ناکامیها و نابسامانیها نبوده و نیست؟! و آیا تاریخ سلف صالح نمایانگر صمیمیّت، معرّف محبّتها، یادآور روح اخوّت و برادری و نشانگر تبعیّت و پیروی از مکتب نیست؟! اکنون که در میان امواج خشمگین دریای حوادث گرفتار آمدهایم و ابر غم سایههای شومش را گسترده و طوفان درد و رنج وزیدن گرفته است چه باید کرد؟! آیا وظیفه آن است که خود را مانند کاهی بیارزش و بیاراده به دست امواج طغیان گر بسپاریم تا ما را به هر سو که خاطر خواه آنها است بکشاند و سرانجام در گرداب فساد و نابودی رها سازد؟! یا باید دراین دریای پرتلاطم و امواج ناپایدار، خود نیز موج و موجشکن شویم وموجهای کفر و الحاد، ظلم و بیعدالتی را درهم بشکنیم و امّتهای سرگردان را به ساحل هدایت و رستگاری رهنما باشیم؟! آیا امید به صلاح و اصلاح آرزوی بیهوده و عبث است؟! آیا سکوت نمودن در برابر تحریفها، بدعتها و دست بردهای دزدان دین و عقیده منطبق با منطق اسلام است؟! آیا تنها نظارهگر مشکلات و بدبختیهای مسلمانان بودن و خود را از هرگونه درگیری با سختیها و رهانیدن و در گوشهای لمیدن، منطبق با منطق اسلام است؟! آیا در محیطی کوچک و تنگ و در گوشهای تنها به فکر خود بودن و گاه به حال مسلمین و مظلومین حسرتی دروغین خوردن، منطبق با منطق اسلام است؟! آنان که این گونه میاندیشند با حدیث شریف: (من نادی یا للمسلمین! فلم یجیبوه فلیس بمسلم) چه میکنند؟! و با روایت شریف: (إذا ظهرت البدع فی امّتی فلیظهرالعالم علمه و الا فعلیه لعنة الله) چه میکنند؟! و آنها که این گونه میاندیشند با دهها روایت وارده از انوار طیّبه الهی، این بازگوکنندگان شریعت محمّدی (ص) چه میکنند؟! بیایید به اسلام آن گونه که هست عمل کنیم و از توجیهها و مصلحت اندیشیها دست برداریم، بیائید زخمهای دردناک و جانکاهی که دشمن بر ما وارد ساخته را با مرهم بازگشت به دین و با به کاربستن دقیق دستورات دین علاج کنیم. از جمله قوانین دین مبین اسلام، که از حیاتیترین و ارزندهترین دستورهای شریعت جهت سلامت جامعه و نیل به اهداف والای انسانی است، مسئله شورا و مشورت میباشد که سخت مورد توجّه پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) و امیر مؤمنان (ع) در زمان حکومتشان بوده است و در روایات اهلبیت طاهرین (ع) بر آن تأکید فراوان شده است و در صدر اسلام تا قرنها بعد در کارها و امور اجتماعی، مشورت مرحلهای پیش از آغاز مقدّمات و پرداختن به اصل عمل بود. امّا از آن زمان که مسلمانان در کارهای خود از عمل به این دستور الهی روی برگرداندند و هرکس خود را از مشورت با دیگران بینیاز دید و دیگر دستورات الهی را هم ترک نمودند، سیل مشکلات و گرفتاریها بر جوامع اسلامی فرود آمد و این وعده الهی است: (و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشة ضنکا). با نگرشی گذرا به تاریخ و احادیث فراوانی که در زمینه مشورت رسیده است میتوان به برخی از فواید و اثرهای این اصل عقلی و دینی اشاره نمود که عبارتند از: 1 ـ همفکری و هماهنگی در مقام عمل و برقراری نوعی تفاهم و پیوند دوستانه میان افراد. 2 ـ رشد، شکوفایی و بهرهوری از استعدادها در مسایل اجتماعی. 3 ـ بالا رفتن ضریب دست یابی به بهترین رأی و مصونیّت از اشتباه و خطا. 4 ـ تبلور روح اعتماد به نفس و یقین به برخورداری از حقّ تعیین سرنوشت در مردم و نیز احترام نسبت به رأی اتخاذ شده. 5 ـ در پرتو اطاعت از امر خالق متعال و بنا به فرموده اولیای الهی و ائمه طاهرین (ع) با عمل به مشورت، رشد، هدایت، یمن و فلاح حاصل و برکت نازل میگردد. 6 ـ تضمین تداوم کار در سایه شورا. 7 ـ دوری از انتقادهای مغرضانه. و امّا نسبت به فرد لایق از برای مشورت در روایات شریفه ویژگی هایی بیان شده است همانند: مؤمن، پرهیزکار و خداترس، عادل، عاقل، با تجربه، آگاه به احکام و معالم دین، شجاع، هوشیار، ناصح و راز نگهدار. چنانچه رعایت کامل دو شرط زیر در جهت مفید و مثمرثمر بودن مشورت فوقالعاده مهم میباشد: 1 ـ باید مشورت براساس قبول واقعیّتها و نه اعمال و تحمیل نظر بر دیگران، صورت پذیرد. 2 ـ باید شخص مشاور در هرگونه اظهار نظر از آزادی کامل برخوردار باشد و در غیر این صورت بسیاری از مستبدین و دیکتاتورها هستند که تنها نام شورا و مشورت را شعار قرار داده و هرگز به آن عمل نمیکنند، همان طور که پس از رحلت جانسوز پیامبر عظیمالشّأن (ص) در حالی که هنوز پیکر مطهّر آن اشرف رسل به خاک سپرده نشده بود، عدهای ریاستطلب در سقیفه جمع شده و برخلاف دستور خدا و پیامبر، دیگری را تعیین کردند و به دروغ نام شورا را بر آن گذاشتند. آری: آن گاه که انسان از انسانیّت تهی شود این گونه طغیانگر و سرکش میگردد. امّا آنان که همواره تسلیم و منقاد خالق متعال اند جز به امر او راهی نروند و جز بررضای او سخنی بر زبان نرانند. و امیر مؤمنان (ع) آن رهبر و سر سلسله خوبان و اطاعت کنندگان امر خدا و رسول، به مردم خود چنین میفرماید: (فلا تکلّمونی بما تکلّم به الجبابرة... فلا تکفّوا عن مقالة بحقّ او مشورة بعدل...) آن گونه که با جبّاران (از ترس ظلم و ستم ایشان) سخن گفته میشود با من سخن مگوئید... و مبادا که از سخن حقّ یا مشورت به عدل خودداری کنید. و اینک کتاب حاضر یکی از تألیفات مرجع عظیمالشأن حضرت آیةالله العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی (دام ظله) است، مرجع بزرگواری که بالغ بر هزار و پنجاه کتاب ارزنده و مفید در قطع کوچک و بزرگ، در علوم مختلفه تألیف و حوزههای علمیّه و امّت اسلامی را از علم سرشار و نظرهای راهگشای خود بهرهمند ساخته است که از جمله میتوان به دوره فقهی و استدلالی (الفقه) اشاره نمود که بیش از صد و پنجاه جلد و بالغ بر هفتاد هزار صفحه میباشد و بزرگترین دائرةالمعارف فقهی جهان تشیّع به شمار میرود(1). یکی از جمله مسایلی که سخت مورد توجّه و عنایت معظّم له بوده و هست، مسئله مشکلات و گرفتاریهای مسلمانان جهان امروز و به خصوص شیعیان در عصر حاضر است که کتابهایی نیز در این زمینه و راههای رهایی از سیل مشکلات تألیف نمودهاند، معظّم له شدیدا نسبت به بازگشت کلیّه قوانین اسلامی، آزادیها، و برادریها، و تحقّق امّت واحده، والغاء تمامی قوانین غیر اسلامی که از غرب و شرق برای نابودی کشورهای اسلامی به ارمغان آورده شده و برچیده شدن مرزهای جغرافیایی که استعمار کمتر از یک قرن است با شعارها و توجیهات دروغ به تقسیم کشورهای اسلامی پرداخته و در پی آن موجب تشتّت و اختلاف میان مسلمانان گردیده است، و تشکیل شورای مراجع به عنوان مهمترین و بالاترین مرجع تصمیمگیری در مسایل مهم و حل مشکلات، بازگشت روح شورا و مشورت در میان مسلمانان و تکیه بر این اصل مهمّ اسلامی در تمامی شئون تأکید نموده و تحقق این امور را تنها راه علاج دردها و سامان یافتن نابسامانیها میداند. کتاب حاضر که متن عربی آن به نام (الشّوری فیالاسلام) است که بارها به زیور طبع آراسته گشته نیز در راستای آشنایی هرچه بیشتر امّت اسلامی با یکی از این قوانین و راههای علاج است که با اسلوبی زیبا به بررسی مسئله شورا پرداخته و اشکالهای احتمالی که ممکن است در این زمینه طرح شود را عنوان نموده و به آن پاسخ دادهاند و در پایان روایات وارده از ائمه طاهرین (ع) در تشویق و ترغیب مسلمین بر عمل به این قانون اسلام و حکم الهی و اهمیّت آن اشاره نمودهاند. به آن امید که در پرتو عمل به دستورهای حیاتبخش دین مبین اسلام و مسئله شورا این قانون شرعی و عقلی، بار دیگر در دلهای خداپرستان جرقه زده، عزّت، شوکت، عظمت، و اقتدار اسلام و مسلمین باز گردد.
1 ـ برای آشنایی هرچه بیشتر با آن معظمله به کتاب نگرشی به زندگی آیةالله العظمی شیرازی مراجعه فرمائید.
مقدمه مؤلف
مقدّمه مؤلف