امام حسین علیه السلام از دیدگاه اهل سنت صفحه 57

صفحه 57

عبدالرحمان بن ابی بکر

عبدالرحمان بن ابی بکر

ابن کثیر در تفسیر خود، سه روایت درباره ماجرای برخورد عبدالرحمان بن ابی بکر با مروان درباره ولایت عهدی یزید نقل می کند. در روایت اول از عبدالله بن مدینی چنین نقل می کند: «من هنگام سخنرانی مروان در مسجد بودم که وی گفت: خداوند درباره یزید نظر نیکویی در اندیشه امیرالمؤمنین (معاویه) انداخت؛ زیرا اگر وی یزید را به خلافت (پس از خود) برگزید، ابوبکر نیز عمر را به جانشینی خویش برگزید. عبدالرحمان بن ابی بکر گفت: آیا ابوبکر همانند روش هرقل (خلافت موروثی) برای خود جانشین قرار داد، درحالی که ابوبکر خلافت را در هیچ یک از فرزندان و اهل بیت خویش قرار نداده است، ولی معاویه از روی بزرگداشت و دوستداری، پسرش را خلیفه قرار داد. مروان به وی گفت: آیا تو همان نیستی که خداوند در موردش گفت: و آن کس که به پدر و مادر خود گوید: اف بر شما. آیا به من وعده می دهید که زنده خواهم شد، حال آنکه پیش از من نسل ها سپری [و نابود] شدند. آن دو به [درگاه] خدا زاری می کنند: وای بر تو، ایمان بیاور. وعده [و تهدیدِ] خدا حق است و[لی پسر] پاسخ می دهد: اینها جز افسانه های گذشتگان نیست». (احقاف: 17)

عبدالرحمان نیز در پاسخ گفت: آیا تو پسر همان ملعونی نیستی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وی را لعن کرد؟ مدینی می گوید: عایشه نیز این گفت وگو را شنید. به مروان گفت: ای مروان، آیا تو به (برادرم) عبدالرحمان چنین و چنان گفتی؟ دروغ گفتی این آیه درباره فلان کس نازل شد. سپس مروان از منبر پایین آمد و تا دم حجره عایشه با وی به گفت وگو پرداخت.

محمد بن اسماعیل بخاری نیز در کتاب خویش می نویسد: «مروان عامل معاویه بن ابی سفیان بر حجاز بود. روزی برای مردم سخنرانی کرد و به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه