جوانان و داستان هایی از بحارالانوار صفحه 83

صفحه 83

چگونه فرزند جوان و برادر جوان هستید؟  رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آیا نشینده ای که خداوند عزیز می فرماید: گروهی گفتند شنیدیم جوانی از مخالفت با بت ها سخن می گفت که او را ابراهیم می گویند. من فرزند ابراهیم علیه السلام هستم، ولی برادر جوان هستم؛ زیرا همانا در روز جنگ اُحُد ندا کننده ای آسمانی با صدای بلند فریاد زد: هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانی جز علی علیه السلامنیست. ازاین رو، علی برادر من است و من برادر اویم.

بحار، ج 42، ص 64 ، روایت 6 ، باب 118

46. ماجرای کمک مالی سه جوان و عثمان به مردی مستمند

از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود: عثمان بن عفان کنار در مسجد نشسته بود که مردی نزدش آمد و از او کمک مالی درخواست کرد. عثمان دستور داد که پنج درهم به او بدهند. مرد به او گفت: مرا راهنمایی کن. عثمان به او گفت: روبه رویت جوانانی هستند؛ آن جوانان که می بینی. عثمان با دست به آن سو از مسجد اشاره کرد که در آن جا امام حسن و امام حسین و عبداللّه بن جعفر علیهم السلامبودند. پس مرد نزد آن ها رفت. بر آنان سلام کرد و کمک خواست. امام حسن علیه السلام فرمود: ای فلان، درخواست تو جایز نیست مگر برای یکی از سه مورد: پرداخت خون بهای داغ دیده ای، قرض کمرشکن یا فقر شدید باشد. پس برای کدام یک از این ها کمک می خواهی؟ مرد گفت: برای پاره ای از این سه مورد. امام حسن علیه السلام، پنجاه دینار. امام حسین علیه السلامچهل و نه دینار و عبداللّه بن جعفر، چهل و هشت دینار دستور دادند، به او بدهند. مرد برگشت. پس به عثمان رسید. عثمان به او گفت: چه کار

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه