جوانان و داستان هایی از بحارالانوار صفحه 9

صفحه 9

جدیدی هستی و همه چیز را بدون آموزش می دانی. این مرده را با قدرت خود برای ما برانگیزان. سپس مردی با سر و ریش سفید از آن قبر بیرون آمد، در حالی که سرش را از خاک پاک می کرد و وحشت زده به آسمان می نگریست. مرده به آنان گفت: چه چیز سبب شد که بر سر قبر من بایستید. گفتند: ما می خواستیم از تو بپرسیم که طعم مرگ را چگونه یافتی؟ پیرمرد گفت: نود و نه سال است که در قبرم ساکن شده ام، ولی هنوز درد و تلخی مرگ از من برطرف نشده است. گفتند: این همه سال مرده ای، ولی ما هنوز سر و ریشت را سفید می بینیم. گفت: نه، این گونه نیست؛ زمانی که نعره و آواز بلند «بیرون شو» را شنیدم، خاک استخوان هایم نزد روحم جمع شدند و در روحم باقی ماندند. پس وحشت زده از قبرم بیرون آمدم با چشمانی خیره و با شتاب به سوی صدای منادی رهسپار شدم. به این دلیل، سر و ریشم سفید شد به تصور این که قیامت آغاز شده است.

بحارالانوار، جلد 6 ، باب 6 ، صفحه 171، روایت 48

4. تأثیر عمل فرزند در آمرزش خداوند

امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عیسی بن مریم علیه السلام از کنار قبری گذر می کرد که صاحبش در عذاب بود. سال بعد، بار دیگر از کنار آن قبر گذشت، ولی این بار او در عذاب نبود. گفت: پروردگارا! سال اول که از کنار این قبر گذر کردم، صاحبش عذاب می شد، ولی امسال عذابی در کار نبود. خداوند عزوجل به او وحی کرد: ای روح اللّه! فرزند نیکوکار او به سن بلوغ رسید و مکلف شد؛ راهی را آباد کرد و یتیمی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه