جوانان و داستان هایی از بحارالانوار صفحه 97

صفحه 97

امام رضا علیه السلامفرمود: به زودی او را ثروتمند و با پیروان زیادی خواهید دید. تا این که کم تر از یک ماه جعفر فرمانروای مدینه شد. روزی از کنار ما می گذشت؛ در حالی که بزرگان و غلامان با او همراه بودند. این جعفر همان کسی است که پسر عُمر، فرزند حسین، فرزند علی، فرزند عُمر، فرزند علی، فرزند حسین، فرزند علی بن ابی طالب علیه السلام است.

بحار، ج 49، ص 33، روایت 11، باب 3.

58. پیش گویی امام هادی علیه السلام و دست کشیدن از اعتقاد به واقفیّه

حسن بن جمهور العمی در کتاب الواحده روایت کرده است که: ابوالحسن سعیدبن سهل بصری (ملقب به ملاح) به من گفت: جعفربن قاسم هاشمی بصری پیرو گروه واقفیه(1) بود. روزی در شهر سرُمن رأی (شهر سامرا در عراق) همراه او بودم که امام علی النّقی علیه السلام ما را دید و به جعفربن قاسم فرمود: تا کی در خوابی؟ آیا زمان آن نرسیده که از خواب بیدار شوی؟ پس از آن، جعفر به من گفت: آن چه را علی بن محمد علیه السلام به من گفت، شنیدی؟ به خدا سوگند، قلبم از آن سخن جریحه دار شده است. چند روز بعد برای یکی از فرزندان خلیفه میهمانی برپا کردند و من، جعفربن قاسم و امام علی النّقی را به آن میهمانی دعوت کردند. هنگامی که حضرت وارد شدند، مردم برای احترام سکوت کردند، ولی جوانی در آن مجلس، به حضرت


1- 1. واقفیه، گروهی اند که تا امام هفتم علیه السلام را قبول دارند و به امام پس از ایشان اعتقاد ندارند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه