- دیباچه 1
- تفاوتی مهم در خواسته ها 6
- بخش اول:شورها و روح ها 6
- روح های بزرگ و روح های کوچک 9
- نشانه روح های بزرگ 12
- دلیل این تفاوت ها 18
- روح های بزرگ تر و ساحت های بیشتر 21
- یک یادآوری مهم 25
- ارزش گذاری خواسته ها 26
- جهت دهی به خواسته ها 28
- اشاره 29
- بخش دوم:جوانی و بالندگی روح 29
- ریزش ها و رویش ها 30
- «شور» یا «جنون» جوانی؟ 32
- ارزش جوانی 36
- اشاره 40
- مروری بر خواسته ها 42
- پاسخ هایی برای این پرسش 47
- اشاره 51
- نگاهی ژرف تر 54
- 1. همتی به این بلندی و دنیایی به این کوچ کی! 54
- 3. درد جان کاه بشری 59
- شعله های فرو خفته 65
- اشاره 80
- آغاز قصه دین 85
- 1. دین و بایدها و نبایدها 88
- 2. دین و خواسته ها 90
- 3. دین و دنیا 94
- 4. دین و آرامش گم شده 102
- 5. دین و ارزش آدمی 106
دیباچه
حقیقت آن است که انسان هر چه به آرزوهای خود جامه عمل می پوشاند و هرچه به کرانه خواسته هایش نزدیک تر می شود، باز هم عطش درونش فروکش نمی کند و به دنبال دست یابی به خواسته ها، نیازها و آرزوهای تازه تر است. البته این حالت، نشانه آن است که دنیا با تمام بزرگی و زشت و زیباهایش، ظرف مناسبی برای آرمان ها و آرزوهای آدمی نیست.
بر این اساس، احساس بیهودگی و بی معنایی در زندگی از مهم ترین و شکننده ترین بحران های بشر امروزی است و این سرگردانی، به نگرش آدمی به جهان هستی و هستی بخش مطلق باز می گردد. اگر بنا شود که همه چیز بر گِرد آدمی بچرخد و این انسان ضعیف، محور جهان آفرینش باشد، چنین احساسی بی راه نیست. در مقابل، اگر حقیقت مطلق، سرمایه زندگی آدمی و هدف، رسیدن به مقصد و مقصود واقعی باشد، به اندک های میانه راه دل نمی بندد و معشوق حقیقی را از دست نمی دهد.
آری، در نهاد آدمی، شعله ای فرو خفته است که از فطرت پاکش زبانه می کشد و آوای «مرغ باغِ ملکوتم، نِیَم از عالم خاک»، سر می دهد. اساسا انسان در فطرت خود، هر کمالی را به طور مطلق می خواهد و چه بسیارند رِندانی که کمال خود را در داشتن همه کمال ها می جویند. روح اینان آن قدر بزرگ است که ایستایی و سکون و مانایی را بر خویش نمی پسندند و هر آن،