- دیباچه 1
- بخش اول:شورها و روح ها 6
- تفاوتی مهم در خواسته ها 6
- روح های بزرگ و روح های کوچک 9
- نشانه روح های بزرگ 12
- دلیل این تفاوت ها 18
- روح های بزرگ تر و ساحت های بیشتر 21
- یک یادآوری مهم 25
- ارزش گذاری خواسته ها 26
- جهت دهی به خواسته ها 28
- بخش دوم:جوانی و بالندگی روح 29
- اشاره 29
- ریزش ها و رویش ها 30
- «شور» یا «جنون» جوانی؟ 32
- ارزش جوانی 36
- اشاره 40
- مروری بر خواسته ها 42
- پاسخ هایی برای این پرسش 47
- اشاره 51
- 1. همتی به این بلندی و دنیایی به این کوچ کی! 54
- نگاهی ژرف تر 54
- 3. درد جان کاه بشری 59
- شعله های فرو خفته 65
- اشاره 80
- آغاز قصه دین 85
- 1. دین و بایدها و نبایدها 88
- 2. دین و خواسته ها 90
- 3. دین و دنیا 94
- 4. دین و آرامش گم شده 102
- 5. دین و ارزش آدمی 106
محترمانه می گویم: دین مانعی است برای رسیدن من؛ دین چون صخره ای سخت در برابر امواج پر تلاطم خواسته هایم مقاومت می کند و مرا به آرامش فرا می خواند و این چیزی است که من از آن نفرت دارم.
روشن است که در این میان، یکی از ما باید سر فرود آورد؛ یا این صخره، توان مقاومتش را از دست دهد و تسلیم این جریان پر تلاطم شود یا این جریان پر تلاطم شکسته شود و ایستا گردد (که خدا آن روز را نیاورد).
مگر خداوند دین، همان خالق خواسته ها نیست؟
راستی، مگر همان خدایی که این دین را فرستاده، مرا نیافریده است؟ مگر هم او که مرا آفریده، این همه میل و شور را در من قرار نداده است؟ این روشن است که دین و من و آرزوها و میل هایم، همه ساخته دست یکی هستیم؛ پس چرا این گونه با هم در جنگ هستند؟ خدای آفریننده این هر سه از این جنگ مرگ آور چه سودی می برد؟ آیا علاقه قلبی او شکست آرزوهای زیبای من است یا سرخورده شدن من و یا متلاشی شدن دین؟ در این درگیری سخت و شکننده، میل او به جانب کدام است؟ روشن است که او به بر زمین خوردن دینش هرگز رضایت نخواهد داد؛ پس ناچار این قربانی باید من و خواسته هایم باشیم و چرا این همه تبعیض؟!
اگر دین را او فرستاده و به همین دلیل هم نزدش عزیز است، پس من از کجا آمده ام؟ من نیز فرستاده اویم؛ او خود، مرا به این دنیا آورد و این میل ها و خواسته ها نیز هدیه های او به من است. راستی، بهترین ها نزد خداوند