- دیباچه 1
- تفاوتی مهم در خواسته ها 6
- بخش اول:شورها و روح ها 6
- روح های بزرگ و روح های کوچک 9
- نشانه روح های بزرگ 12
- دلیل این تفاوت ها 18
- روح های بزرگ تر و ساحت های بیشتر 21
- یک یادآوری مهم 25
- ارزش گذاری خواسته ها 26
- جهت دهی به خواسته ها 28
- بخش دوم:جوانی و بالندگی روح 29
- اشاره 29
- ریزش ها و رویش ها 30
- «شور» یا «جنون» جوانی؟ 32
- ارزش جوانی 36
- اشاره 40
- مروری بر خواسته ها 42
- پاسخ هایی برای این پرسش 47
- اشاره 51
- 1. همتی به این بلندی و دنیایی به این کوچ کی! 54
- نگاهی ژرف تر 54
- 3. درد جان کاه بشری 59
- شعله های فرو خفته 65
- اشاره 80
- آغاز قصه دین 85
- 1. دین و بایدها و نبایدها 88
- 2. دین و خواسته ها 90
- 3. دین و دنیا 94
- 4. دین و آرامش گم شده 102
- 5. دین و ارزش آدمی 106
2. عمر کوتاه و این همه خواسته!
آنچه این باور را بیش از این تقویت می کند، کوتاهی عمری است که بنا است به خوشی بگذرد و کام دل برآورد. با این فرض که پیشامدی رخ ندهد و دنیا هم در تمام عمر به کام باشد، باز هم این عمر هفتاد _ هشتاد یا حتی صد ساله بسی کوتاه تر از آن است که عطش رسیدن به خواسته های بی حد و حصر آدمی را برطرف کند و جان تشنه اش را آن گونه که او طالب است، سیراب کند. نمی توان انکار کرد که «عمر هفتاد ساله کم است و ما همه در درون خود چنین توقع بجایی را کاویده ایم؛ حق این است که ما طالب عمر جاودانه ایم، نه کمتر».(1)
من، خود، بارها با کسانی که عمری دراز از خدا گرفته اند، به صحبت نشسته و از گفته های آنان بهره ها برده ام. از بیشتر آنان یک چیز را همیشه پرسیده ام: «عمر شما چگونه گذشت؟» و تقریبا در همه موارد، پاسخی مشابه دریافت کرده ام؛ آهی سرد، ولی عمیق، لحظه ای مکث، نشان از اندوهی ژرف و در آخر، پاسخی کوتاه؛ چیزی شبیه «خیلی سریع؛ مثل یک چشم بر هم زدن.» بعد، اگر حوصله داشته یا اهل حال بوده، یا مرا اهل سخن خود دیده، نصیحتی کرده، چیزی شبیه اینکه: «قدر عمر و جوانی خود را بدان» و خدا می داند با این نصیحت کوتاه، چه ها در دل و اندیشه او گذشته و حاصل آن، این جمله کوتاه، ولی پراحساس شده است! تو نیز می توانی امتحان کنی؛ گاه در محضر صاحب سنّی از او از گذر عمر بپرس و مطمئن باش استفاده
1- علی صفایی حایری، وارثان عاشورا، قم، انتشارات هجرت، ص 25.