عرفان اسلامی جلد 9 صفحه 201

صفحه 201

رهگذر عقل هایشان با ایشان گفتگو فرماید.

پس نوری را که در گوش ها و دیده ها و دل های بیدار دارند چراغ راه کنند، روزهای خدا را بیاد مردم آورند و آنان را از مقام مقدسش بترسانند،آنان هم چون راهنمایان بیابان ها هستند که هر کس میانه رو باشد رهروی او را بستایند و به رستگاری مژده اش دهند و آن که راست گرا و چپ گرا باشد،راهش را نکوهش نموده و از تباهی برحذرش دارند و به همین منوال چراغ های آن تاریکی ها و رهبران آن شبهه ها هستند،اگر با دیدۀ عقلت آنان را بنگری که خواهی دید که ایشانند نشانه های هدایت و چراغ های شب تار (1).

منظور از این جملات نورانی که از امام عارفان امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده این است که هر کس خود را نبیند و علم و مالی برای خود نداند و دیده جز به روی یار ازل و ابد باز نکند و سر تواضع و فروتنی به خاک مذّلت جز برای او نساید،قلبش تجلی گاه انوار و وجودش مظهر اسما و صفات گردد.آری،منفعت پاک زیستن از عجب این است،منفعتی که در جنب آن خیر دنیا و آخرت می جوشد.

در هر صورت آنچه مثبت و خیر است از خدا بدانید،هرگز عمل نیک خود را از خود ندانسته و ادعای ملکیت نداشته باشید و به دانش خود به عنوان علم من ننگرید که عجب از گناه عملی بدتر است،گناه با آب توبه به آسانی شسته می شود، ولی شستشوی عجب که یک صفت قلبی است،اگر آدمی به آن ناچار شود کار بسیار مشکلی است.

عجب طاعات را فاسد و عبادات را از مرحلۀ قبولی حق دور می کند،عجب انسان را تا مرز کفر می برد و گناهان را با همه سنگینی که بر آن ها مترتب است از یاد


1- 1) -نهج البلاغه:خطبۀ 213.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه