شرح وصیت پیامبر به اباذر صفحه 2

احوالات ابوذر خواندی ، یک چوپان چه مقامی پیدا کرد . اینقدر پیش پیامبر ارزش و قرب پیدا کرده ، چرا؟ این مقامات آیا جز این بوده که در گفتار و کردار از پیامبر تبعیت می کرده ، کسی فکر نکند نمی تواند سلمان شود ، ابوذر شود . هوالذی انشأکم من نفس واحده .

«از ابوذر هم می شود جلو زد ، سلمان چرا سلمان شد ، خواسته ای از خواسته های نفسانی را برخواسته ی امام زمان»

می شود از سلمان و ابوذر هم بالا زد ، سلمان مباهات می کند ، چون سلمان پیامبر دیده ، اگر ابوذر در زمان بود ، چه بسا بهتر استفاده می کرد .

سلمان و اباذر نمی از عمرشان هم مسلمان نبودند ، این مقام را پیدا کرده اند ، ما که از بچگی در دامن پدر و مادر محب علی بزرگ شدیم ، می شود ابوذر گونه زندگی کرد ، فقط همت می خواهد ، او دنبال پیامبر حرکت کرد ، من هم حرکت کنم ، ما پیامبر را به عنوان یک طبیب قبول نداریم ، تبعیت از پیغمبر و اهل و بیت است که پیش خدا محبوب می شود ، چون اگر محبوب پیامبر شدی ، محبوب خدا هم هستی . آل عمران 31 ، ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحبکم الله . (اگر خدا را دوست دارید ، من پیغمبر را تبعیت کنید ، اگر تبعیت کردی پیش خدا هم محبوب می شوی .)

ابوذر چون محبوب پیامبر بود ، مسلما محبوب پروردگار عالم هم بود .

به دستورات پیامبر اعتماد کن ، اگر اعتماد کردی و تصمیم گرفتی عمل کنی ، اگر تصمیم عمل گرفت ، پروردگار عالم هم کمکش می کند، قدرت خدا از قدرت شهوت و نفس و شیطان بالاتر است ، تو تصمیم بگیر با پیغمبر رفیق بشوی ، دستور عمل کنی خدا هم نمی گذارد شیطان و نفس اماره بر تو غلبه پیدا کنند .

حالا این سفارشات خط کش است برای محبوب شدن پیش خدا

اینقدر این کلامات اهمیت دارد که پیامبر به اباذر می فرماید .

انی موصیک بوصیه فا حفظها ، سفارشی که به تو می کنم ، آن را حفظ کن ، فقط حفظ جملات نباشد ، حفظ و نوشتن مقدمه باشد برای عمل کردن ، در متن زندگی پیاده کن .

انها جامعه الطرق الخیر و سبله (این وصیت جامع طرق خیر ، کدهایی که سعادت دنیا و آخرت تو را تضمین می کند .)