- پيشگفتار 1
- سياست اسلامي 4
- شيوه رهبري 9
- فرمان سياست 11
- مالك اشتر نخعي 14
- مصر و حكومت اسلامي 19
- اين كتاب 29
- من كتاب له كتبه للاشتر النخعي 37
- مقدمه 52
- وصيت و سفارش علي بن ابيطالب به مالك اشتر 63
- امر به تقوا و پرهيزگاري 65
- امر به هضم نفس و ترك لذات 66
- امر به عبرت گرفتن از ملوك گذشته 67
- نهي از اطاعت نفس 69
- امر به ذخيره اعمال و نهي از جمع اموال 69
- امر به مهرباني با رعايا و برايا 71
- امر به عفو و صفح 73
- نهي از غضب و زود از جا در آمدن 74
- نهي از فصح اموال و انفس مردمان و منع از ندامت عفو و مسرت عقوبت آن 74
- بيان صلاح مرض نخوت و غرور 76
- امر به عدل و انصاف 77
- امر به رعايت عوام الناس 78
- مذمت خواص و مدح عوام 79
- نهي از عيب جويي و منع از مصاحبت عيب جويان 81
- امر به اصلاح ميان مردم و رفع كدورت و كينه ايشان 83
- نهي از تفحص احوال مردمان و منع از تصديق غمازان 84
- نهي از مشورت با بخيلان 85
- نهي از مشورت با جبانان 86
- نهي از مشورت با حريص 86
- بيان آن كه خصال ذميمه از ضعف يقين است به خداي عز و تعالي 87
- بيان صفات وزراء و اركان دولت وارباب مناصب 88
- بيان آن كه مقرب ترين وزراء كه باشد 90
- امر به نهي مردم از خوش آمد گويي و چاپلوسي 91
- امر به مصاحبت اهل ورع و تقوا 91
- بيان معاشرت با مردمان و نهي از تسويه ميان خوبان و بدان 93
- امر به حسن ظن به رعيت و اطمينان به ايشان و بيان طريق تحصيل آن 94
- نهي از تبديل قواعد سالفه و منع از احداث بدع مخترعه 96
- امر به مشورت با علماء گرام 97
- بيان اصناف و طبقات رعايا و برايا 98
- بيان احتياج اصناف ناس به يكديگر 101
- وجه احتياج به اهل جزيه و باج و تعيين عمال جهت گرفتن خراج 102
- وجه احتياج به تجار و ارباب حرفه در هر ديار 103
- وجه احتياج به قضات و كاركنان و نويسندگان 103
- وجه احيتاج به ارباب استحقاق 104
- امر به تعيين سردار و بيان اوصاف سپه سالار 105
- بيان آن كه مصاحبت چه نحو بايد و همنشيني كه را شايد 107
- امر به تفقدات و جزييات و جستجوي آن و نهي از گذشتن كارها به امراء و سرداران 108
- بيان آنكه مقربترين سرداران كه بايد و تقرب كه را شايد 109
- امر به مهرباني با لشكريان بر وفق مقصود 111
- امر به تسويه ميان وضيع و شريف در اداي حقوق سپاهيگري 113
- امر رجوع به كتاب و سنت در هنگام اشتباه و حيرت 115
- بيان طبقه ثانيه از طبقات و تعيين حكام شرع 117
- امر به تفقد احوال قضات و توسيع معيشت ايشان 121
- امر به جستجوي احكام قضات و تفحص از قضايا 121
- امر به توسيع معيشت بر قضات و ترفيه احوال ايشان 122
- امر به اعزاز و اكرام قضات 122
- تعظيم امر قضات و نهي از سهل انگاري آن 123
- بيان صنف ثالث از اصناف و تعيين عمال از اطراف 125
- بيان ارجاع اعمال 126
- امر به ترفيه احوال و توسيع ارزاق عمال 127
- امر به تفحص بر احوال عمال و گماشتن جاسوسان بر ايشان 129
- امر به عقوبت عمال بعد از ثبوت خيانت ايشان 130
- بيان طبقه اهل و خراج و سلوك با ايشان 132
- امر به تعمير بلاد زياده بر سعي در اخذ خراج 133
- امر به تخفيف خراج در مقام احتياج 134
- بيان منافع به تخفيف خراج 135
- بيان سبب ويراني بلاد و تفرقه عباد 136
- بيان آن كه تخفيف خراج وسيله تحصيل در وقت احتياج است 136
- بيان طبقه كتاب و نويسندگان و طريق سلوك و آداب ايشان 138
- بيان اوصاف كتاب 139
- نهي از اعتماد بر حسن ظن و اعتقاد به فراست خود 141
- امر به رعايت سبق خدمت و شهرت به خوبي 142
- بيان وزر و وبال تغافل از كردار عمال 143
- امر به تعيين سركرده از كتاب يا هر سركرده در هر باب 143
- ذكر طايفه تجار و كاسبان و سلوك با ايشان 145
- بيان احتياج تجار و ضرورات وجود ايشان 146
- بيان صفات ذميمه تجار و نهي از احتكار و تاديب ايشان 148
- ذكر طبقه عجزه و بيچارگان و مبالغه در مراعات ايشان 151
- امر به تفقد اصناف مستحقين اطراف 153
- امر به تواضع و فروتني و تقويت ضعيف در معارضه با قوي 158
- امر به حلم و بردباري و تحمل تندي و درشتي مستحقين 160
- بيان اموري كه عمال بايد خود متوجه شوند 162
- نهي از تاخير كارها از وقت آنها 163
- امر به صرف افضل اوقات در طاعات و عبادات 164
- امر به محافظت صلوات 165
- بيان كيفيت امامت 166
- نهي از خلوت نشستن ملوك و بيان مفاسد اين وضع سلوك 168
- تاكيد در نهي احتجاب و مبالغه در آن باب 170
- امر به محافظت مقربان از ظلم و ستم بر زيردستان 173
- نهي از تيول دادن به خويشان و اقارب 174
- مبالغه در عدالت ميان خلق الله و تسويه قريب و بعيد در احقاق حق 175
- امر به عذر خواهي در مقام بدگماني 177
- آداب سلوك با دشمنان در باب صلح با ايشان 179
- نهي از اعتماد بر صلح دشمنان به خبرداري از حيله ايشان 180
- نهي از نقص عهد و پيمان و هتك حرمت 181
- مبالغه در باب وفاداري و نهي از بي وفايي و غداري 183
- نهي از توريه در عقود و حيله در صيغ عهود 184
- امر به صبر در شدايد عهد و پيمان و منع از نقض و بطلان 185
- نهي از خون ناحق ريختن 187
- نهي از منت بر احسان و باز گفتن آن و منع از خلف وعده 190
- نهي از اعجاب و خواهش بستايش خوش آمد گويان 190
- در تعجيل و تاخير كارها و امر به عمل آوردن مهمات در اوقات آنها 191
- نهي در استيثار و چيزي را مخصوص گردانيدن و از رد مظالم عباد تغافل ورزيدن 193
- نهي از عمل به مقتضاي قوت غضبي 194
- امر به تبليغ اطوار عدول ملوك ماضي وپيروي سنت نبوي 196
- پاورقي 197
- اختتام كلام به دعا 197
گذارند. اينكه سرداري با آن همه شجاعت و زمامداري با آن همه گرفتاري، زاهدي چنان وارسته باشد و رفتارش با افراد خلق تا آن اندازه صميمي و پيوسته، خود معجزهايست كه جز در شخصيتي همچون حضرت علي (ع) در هيچ زمامدار ديگري ديده نشده است.
هر چند جنگهاي داخلي كه از سودجوئي و جاهطلبي بعضي صحابه و بازگشت روح جاهلي و دنيا طلبي در عهد خلفا و كينههاي كهن و رقابتهاي خانوادگي و قبيلهاي و مبارزات طبقاتي بين رجال درجه اول اسلام وعامه مردم سرچشمه ميگرفت، تقريبا تمام دوران خلافت امام (ع) رابخود مشغول ميداشت. اما در همان فرصتهاي كوتاه نظمي چنان استوار به سازمانهاي اداري و مالي و ارتشي و قضائي جهان اسلام داده شد كه حتي رژيمهاي غير روحاني ششصد ساله اموي و عباسي هم نتوانست قالبهاي آن را بشكند و از آن زمان تاكنون هر مسلمان انقابي به دنبال آن رفته و ذرهاي از روح سازندگي و جان بخشي آن كاسته نشده است [13].
نهجالبلاغه صراحت دارد كه در عصر خلفاي پيشين بينظميها و خاصه خرجيها و تصرفات نابجا در اموال و اراضي عمومي زياد بوده است. از اينرو اميرمومنان (ع) از روز اول زمامداري به جبران و ترميم خرابيهاي گذشته پرداخت. در استرداد اموال بيتالمال و عزل و تبديل كارگزاران نادرست اقدام جدي و سريع نمود. در كار انتخاب ماموران و اصاح جمع و خرج اموال و تقسيم غنائم نهايت مراقبت را به عمل آورد و در كار ماموران جمع آوري خراج بازرسي دقيق مينمود. از اقدامات مهم و بيسابقه آن حضرت در اين زمينه آموزشهاي فني و رفتاري به تحصيلداران و كارگزاران بود. در اين زمينه دهها دستور فردي و بخش نامهاي در