نظامنامه حکومت‌ صفحه 19

صفحه 19

خلاصه تا مالك زنده بود دل و ديده‌ي علي بدو شادان و به ديدارش روشن بود. دشمن هر اندازه سرسخت و بي باك بود. اشتر مجال چيره دستي و زورگوئي را به او نميداد. چه زهرهاي ناگواري كه او به كام دشمنان ريخت و چه شبهائي را كه فرزند ابوسفيان از هيبت و شكوه مالك تا صبح به خواب نرفت. اما همينكه اشتر از دست علي (ع) رفت. روزگار با وي رنگي ديگرگون بخود گرفت. علي خانه‌نشين شد. دوستان پا از درش كشيدند. شيعيانش قتل عام مي‌شدند. سپاهيان شام تا پشت دروازه كوفه يورش مي‌بردند. زنان مسلمانان را اسير مي‌گرفتند. علي (ع) به منبر مي‌شد به مردم التماس مي‌كرد. زار زار مي‌گريست. مردم مي‌شنيدند و به غيرت نيامده و پاسخش نمي‌دادند.

مصر و حكومت اسلامي

پس از قتل عثمان، كه همه مناطق به جز شام در قلمرو حكومت اميرمومنان (ع) درآمد، همه چيز رو به تغيير و دگرگوني گذاشت. از جمله به اوضاع مصر با حساسيت و موقعيت ويژه‌اي كه داشت، توجه خاصي مبذول داشت و به محض استقرار حكومتش، براي سر و سامان دادن به اوضاع مصر اقدام كرد. زيرا سرزمين مصر نه تنها در ميان ساير مناطق اسلامي، بلكه اصولا در ميان تمامي سرزمينها و كشورهاي جهان آن روز از لحاظ تمدن، علم و فرهنگ، موقعيت خاصي داشته است. اين سرزمين در طول سالها، غني‌ترين ولايت تابعه حكومت روم شرقي «بيزانس» بود. در نواحي حوزه نيل، به بركت آب و هواي مناسب آن، سالي سه بار محصول برمي‌داشتند و از اين جهت در واقع مصر انبار غله بيزانس بشمار مي‌رفت. در آستانه فتح مصر توسط مسلمين، اوضاع آنجا آشفته بود. مصريان نسبت به بيزانس حس نفرت و كينه‌توزي داشتند. زيرا بخصوص در كشمكشهاي مذهبي از آنان آزار و رنج بسيار مي‌ديدند. قبطيان كه پيرو مذهب يعقوبي بودند از عمال حكومت بيزانس

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه