فضل طینت نور یا سخنی با عزاداران شیعه و شیعیان عزادار صفحه 101

محمّد بن عمرو فرزند امام حسن علیه السّلام گوید: (روز عاشورا) با امام حسین علیه السّلام در کنار رودخانه کربلا همراه بودیم، حضرت به شمر که پیسی داشت نظر نموده و فرمودند:

اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ قالَ رَسُولُ اللَّهِ: کَأَنّی أَنْظُرُ إِلیٰ کَلْبٍ أَبْقَعَ یَلِغُ فی دَمِ أَهْلِ بَیْتی

الله اکبر، الله اکبر، خدا و پیامبرش راست گفتند، پیامبرخدا فرمود: گویا سگی پیسی دار را می بینم که خون خاندانم را می لیسد.(1)

و دوباره...

سحرگاه شبی که امام حسین علیه السّلام محاصره شدند، چُرتی زده و بیدار شدند و به اصحاب خود فرمودند:

أَ تَعْلَمونَ ما رَأَیْتُ فی مَنامِیَ السّاعَهَ؟

می دانید اکنون در خوابم چه دیدم؟

گفتند: ای فرزند رسول الله، در خواب چه دیدید؟ فرمود:

رَأَیْتُ فی مَنامِیَ السّاعَهَ کَأَنَّ کِلاباً قَدْ شَدَّتْ عَلَیَّ لِتَنْهَشَنی وَ فیها