توقیت : سلسله دروس خارج مرکز تخصصی مهدویت صفحه 47

صفحه 47

جلسه هفتم

روایت دهم: هارون بن عنتره از امیرالمؤمنین علیه السلام

اشاره

عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی هَاشِمٍ عَنْ سُفْیَانَ الْجَرِیرِیِّ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ الْأَنْصَارِیِ عَنْ هَارُونَ بْنِ عَنْتَرَهَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَرَّهً بَعْدَ مَرَّهٍ وَ هُوَ یَقُولُ وَ شَبَّکَ أَصَابِعَهُ بَعْضَهَا فِی بَعْضٍ ثُمَّ قَالَ: تَفَرَّجِی تَضَیَّقِی وَ تَضَیَّقِی تَفَرَّجِی.ثُمَّ قَالَ: هَلَکَتِ الْمَحَاضِیرُ وَ نَجَا الْمُقَرَّبُونَ وَ ثَبَتَ الْحَصَی عَلَی أَوْتَادِهِمْ أُقْسِمُ بِالله قَسَماً حَقّاً إِنَّ بَعْدَ الْغَمِ فَتْحاً عَجَباً؛ (1)

هارون بن عنتره از پدرش روایت کرده که گفت: بارها امیر مؤمنان را دیدم که انگشتان خود را مشبک می ساخت و درهم می کرد و (دنیا را مخاطب ساخته یا حکایت نفس می کرد و) می فرمود: فراخ شو و تنگ شو و تنگ شو و فراخ شو. سپس فرمود: شتاب کنندگان (در امر فرج و ظهور ما) هلاک شدند، و مقربان (یا آنان که آن را نزدیک دانند) نجات یافتند، و سنگریزه بر سر میخ (قدرت) آنها به جای مانده، سوگند می خورم به خدا از روی راستی، همانا پس از اندوه و غم فتح و گشایش شگفت آوری است.


1- کلینی، الکافی، ج 8، ص 294. در الغیبه نعمانی نیز شبیه به همین حدیث با سند متفاوت نقل شده است. ر.ک: نعمانی، الغیبه، ص 198.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه