- فصل یازدهم:صلوات فرستادن بر پیامبر 2
- ادامه باب چهارم 2
- فصل دوازدهم:خانه خدا 6
- فصل سیزدهم:کسب حلال 12
- فصل چهاردهم:انفاق 18
- فصل یکم:اخلاق نیکو 22
- باب پنجم:حکمت های اخلاقی و عملی 22
- فصل دوم:فضایل اخلاقی پیامبر 54
- فصل سوم:فضایل اخلاقی امام حسین 58
- فصل چهارم:اعمال نیکو 82
- فصل پنجم:آداب همنشینی و معاشرت 102
- فصل ششم:سلام کردن و آداب آن 138
- اشاره 142
- فصل هفتم:اخلاق زشت 142
- فصل هشتم:کارهای زشت 152
- فصل نهم:شناخت دنیا و پرهیز دادن از آن 166
- فصل دهم:رهنمودهای بهداشتی 174
- فصل یکم:حکمت های جامع قُدسی 182
- باب ششم:حکمت های جامع 182
- فصل دوم:حکمت های جامع نبوی 188
- فصل سوم:حکمت های جامع علوی 198
- فصل چهارم:حکمت های جامع حسینی 202
- باب هفتم:حکمت های گوناگون 208
- الف هرثمه بن ابی مسلم 226
- ب ضحّاک بن عبد اللّه مشرقی 228
- ج عبید اللّه بن حُرّ جُعفی 230
- پژوهشی درباره اشعار امام حسین و دیوان منسوب به ایشان 278
- باب هشتم:حکمت های منظوم 278
- منافات نداشتن سرودن شعر با مقام امامت 280
- توضیحاتی درباره سرودن شعر توسّط امام حسین علیه السلام و صحّت اشعاری که به ایشان نسبت داده شده است 282
- یک.منابع تاریخی،ادبی و حدیثی اشعار امام حسین 282
- دو.دیوان های مستقل 284
- چهار.ارزیابی اشعار از جهت انتساب و صدور 286
- سه.اشعار امام حسین در این کتاب 286
- پنج.محتوای اشعار منسوب به امام 288
- ب آخرت و زندگی پس از مرگ 288
- ج مناجات 288
- اشاره 288
- الف توحید و خداشناسی 288
- ح متفرّقات 289
- د مکارم الأخلاق 289
- ه مدایح 290
- ح گوناگون 290
- د توجّه به مکارم اخلاقی 290
- ز رجز 290
- و نکوهش دشمنان 290
- باب نهم:تمثّل جُستن امام به اشعار شاعران 328
- باب دهم:دیوان منسوب به امام حسین 336
- اشاره 336
- اشاره 365
- فهرستها 365
- فهرست منابع و مآخذ 366
- فهرست تفصیلی 390
17/7-ترک کنندگان بهترین خوشبختی
الف هرثمه بن ابی مسلم
709 . الأمالی،صدوق: هرثمه بن ابی مسلم گفت:در صِفّین،در کنار امام علی علیه السلام جنگیدیم.چون باز گشتیم،در کربلا فرود آمد و نماز صبح را در آنجا خواند.سپس از خاک آنجا برداشت و آن را بویید و فرمود:«شگفت از تو ای خاک که به زودی اقوامی از تو محشور می شوند که بی حساب،وارد بهشت می شوند!».
هرثمه به سوی همسر خویش که از پیروان امام علی علیه السلام بود بازگشت و گفت:آیا از ولیّت ابو الحسن علیه السلام برایت نگویم؟در کربلا فرود آمد و نماز خواند و از خاکش برداشت و گفت:«شگفتا از تو ای خاک که به زودی اقوامی از تو محشور می شوند که بی حساب،وارد بهشت می شوند!».
زن گفت:ای مرد!امیر مؤمنان،جز حق نمی گوید.
هرثمه گفت:چون امام حسین علیه السلام[به عراق]آمد،من با گروهی بودم که عبید اللّه بن زیاد که خدا لعنتش کند آنها را فرستاده بود.چون جا و درخت را دیدم،حدیث را به یاد آوردم.پس بر شترم نشستم و به سوی حسین علیه السلام رفتم و بر او سلام دادم و آنچه را از پدرش در آنجا که او فرود آمده بود،شنیده بودم،به او گفتم.
فرمود:«با ما هستی یا علیه ما؟».
گفتم:نه با تو و نه علیه تو.کودکانی[در خانه]گذاشته ام که بر آنها از عبید اللّه بن زیاد می ترسم.
فرمود:«پس به جایی برو که نه کشته شدن ما را ببینی و نه صدای ما را بشنوی؛چرا که سوگند به آن که جانم در دست اوست،امروز،هیچ کس نیست که فریاد ما را بشنود و به کمک ما نیاید،جز آن که خداوند،او را به رو،به دوزخ می اندازد».