دانستنیهای وهابیت صفحه 85

صفحه 85

همشهریانش به خاطر همین رویا که معلوم نبود، همان است یا نه؟ عزیز و محترم بود او نخست مذهبش را پنهانی تبلیغ کرد و پیروانی نیز پیدا نمود سپس به شام مسافرت کرد و چون در آنجا به آئین تازه او نگرویدند، دوباره پس از سه سال مسافرت به دیار خود بازگشت (8).

آلوسی در کتاب «تاریخ نجد» می نویسد: محمد بن عبدالوهاب در شهر عیینه، یکی از شهرهای نجد نشو و نما کرد، فقه حنبلی را نزد پدرش فرا گرفت و از همان اوان کودکی سخنانی ناآشنا می گفت و بر ضد بسیاری از اعمال و عقائد مورد اتفاق مسلمانان سخن می گفت و آنها را به باد انتقاد می گرفت ولی کسی او را یاری نکرد. پس از شهر عیینه به مکه و سپس به مدینه مسافرت کرد. در مدینه پیش شیخ عبدالله نامی درس خواند و شدیدا به استغاثه وتوسل در کنار مرقد مطهر رسول اکرم (ص) اعتراض نمود، آنگاه به نجد و از آنجا به بصره و شام روی نهاد. در بصره مدتی اقامت گزید و در جلسه درس شیخ محمد مجموعی حاضر شد و در این شهر نیز بسیاری از اعمال مذهبی مسلمانان را به باد انتقاد گرفت و مردم از آنجا بیرونش کردند و از آنجا بگریخت (9).

اینک مسافرت او را از منابع دیگر پی می گیریم:

گویند: محمد بن عبدالوهاب در سفری که به حج رفت، بعد از انجام مناسک حج رهسپار مدینه شد و در آنجا، توسل و استغاثه مردم رادر کنار قبر پیامبر مورد انکار قرار داد، سپس به نجد برگشت واز آنجا سفر دور و دراز خود را به شهرهای اسلامی آغاز

نمود.

ابتدا به بصره رفت به این قصد که از آنجا به شام برود مدت چهار سال در بصره ماند (10). و از یکی از علمای بصره که شیخ محمد مجموعی نام داشت، مدتی پیش او درس خواند (11). و هنگامی که عقائد خود را اظهار نمود، مردم به مخالفت پرداختند و او را مورد اذیت و آزار قرار دادند و سرانجام او را از شهر خود بیرون کردند و چیزی نمانده بود که در گرمای شدید بیابان میان بصره و زبیر هلاک شود که مردی از اهل زبیر او را نجات داد و به شهر زبیر برد (12). از آنجا عازم بغداد گردید و مدت پنج سال درآنجا ماندگار شد و سپس به کردستان رفت و یکسال هم در کردستان ماند و بعد به همدان رفت و در آنجا هم دو سال ماند (13) و از آنجا عازم اصفهان گردید و مدتی در نزد علمای اصفهان به تحصیل علم نحو و صرف و معانی و بیان پرداخت و نیز در فقه و اصول ومسائل شرعیه به حد اجتهاد رسید (14). و طبق گفته احمد امین، وی در اصفهان فلسفه اشراق و تصوف را فراگرفت (15).

مولف کتاب «جزیره العرب فی القرن العشرین » نوشته است: شیخ محمد به ایران سفر کرد و در آنجا حکمت شرق و ساختن تفنگ و قسمتی از فنون جنگ را فرا گرفت (16). و از یک منبع دیگر که نسخه خطی آن در کتابخانه موزه بریتانیا موجود است، نقل شده است که شیخ محمد هفت سال در اصفهان و مدرسه عباسیه از بناهای شاه عباس صفوی اقامت کرده و در این مدت

شرح تجرید قوشچی و شرح مواقف میر سید شریف و حکمه العین کاتبی را نزد میرزاجان اصفهانی، محشی شرح تجرید، خوانده، سپس از اصفهان به ری و از آنجا به قم آمده و با دوست همراه خود که علی قزاز نام داشت، یک ماه دراین شهر ماند و سپس به بلاد عثمانی و شام و مصر رفت و از مصر به جزیره العرب بازگشت (17) و مدت هشت ماه از مردم دوری گزید، آنگاه به اظهار عقائد خود پرداخت (18).

«لوتروب ستودارد» آمریکائی نیز به مسافرت او به ایران اشاره کرده است (19). دراین موقع که سال 1139 بود، پدرش شیخ عبدالوهاب از «عیینه » به «حریمله » منتقل شده بود. شیخ محمد نیز ملازم پدرش گردید وباز کتابهائی را نزد او فرا گرفت و به انکار عقائد مردم نجد پرداخت و بدین جهت میان او و پدرش نزاع درگرفت و همچنین منازعات سختی میان او و مردم نجد بر اثر عقایدش رخ داد و این امر چندین سال ادامه داشت تا این که در سال 1153 پدرش شیخ عبدالوهاب به درود حیات گفت (20).

اظهار دعوت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه