- مظهر فضایل 1
- مقام علمی حضرت معصومه (س) 1
- زندگینامه 1
- سرچشمه دانش 1
- فضیلت زیارت 2
- برگزیدن شهر قم 2
- زیارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع) 2
- زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها از منظر روایات 2
- القاب حضرت معصومه (س) 3
- کریمه اهل بیت 3
- شفاعت حضرت معصومه (س) 3
- امام رضا علیه السلام و لقب «معصومه» 3
- محبت و مباهات حضرت معصومه سلام الله علیها به امام هشتم 4
- فضیلت بی نظیر 4
- سرآمد بانوان 4
- سرّ قداست قم 4
- بوی وصال 5
- شعر 5
- غروب غمگین 6
- آداب زیارت 7
- زیارت 7
- متن زیارتنامه 8
- ترجمه 9
- 1- تولد و دوران کودکی 9
- کتب 9
- نگاهی بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 9
- 2- آغاز رنجها و شهادت پدر 11
- 3- سفر برادر به مرو 13
- 4- هجرت خواهر امام علیه السلام از مدینه به سوی مرو 15
- 5- کاروان زائران امام هشتم علیه السلام در ساوه 17
- 6- بیماری و وفات دختر امام کاظم (ع) 18
- 7- مراسم خاکسپاری 19
- 8- مزار شریف حضرت معصومه سلام الله علیها از گذشته تا کنون 20
- 9- پاداش زیارت حضرت فاطمه معصومه (س) 21
- بانوی ملکوت 22
- پاورقی ها 22
- پیش گفتار 22
- اخبار و روایات 24
- قم حرم اهلبیت 31
- شهر قم و نام افتخار آفرین آن 31
- مزایا و خصوصیات و عناوین شهر قم 32
- مزایای مردم قم 39
- چراغ حرم اهلبیت، فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها 46
- درخشش حضرت معصومه سلام اللَّه علیها 50
- شباهت حضرت معصومه به حضرت زینب علیهماالسّلام 53
- وفات کریمه اهلبیت علیهم السّلام 54
- زیارت حضرت معصومه علیهاالسّلام 57
- حضرت ولیّ عصر و زیارت حضرت معصومه علیهماالسّلام 60
- بیت النّور یا محراب عبادت حضرت معصومه سلام اللَّه علیها 61
- موقعیّت ومحبوبیت حضرت معصومه سلام اللَّه علیها 63
- تواضع بزرگان در آستانه حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها 65
- اهتمام شیعه به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها 66
- کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها 68
- آثار توسّل به حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها 72
- حل مشکلات علمی 74
- برکات حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها 75
- اشاره 78
- کانون هدایت و فیض دایم 78
- 1- تدریس و تدرّس: 78
- 2- مباحثه ها: 79
- 3- اذان در مقاطع سه گانه: 80
- 4- پخش مناجات قبل از اذان صبح: 80
- 5- نمازهای جماعت در مقاطع سه گانه: 80
- 8- سوگواری ها: 81
- 7- جشن ها: 81
- 6- دعا: 81
- 9- زیارت مقابر علما: 81
- اشاره 82
- 10- برنامه های مستقیم 82
- 11- نذورات و موقوفات: 82
- موقوفات: 84
- محدّثه آل محمّد علیهم السّلام 84
- فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها شفیعه روز جزا 86
- هتک حریم قم و حضرت معصومه سلام اللَّه علیها 90
- بخشی از افتخارات و گروهی از مفاخر قم 93
- اشاره 93
- 1- زکریا بن آدم قمی 94
- 2- زکریا بن ادریس یا ابو جریر قمی 95
- 3- احمد بن اسحاق بن عبداللَّه بن سعد اشعری قمی 95
- 4- علی بن ابراهیم قمی 97
- 5- علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی 98
- 6- محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، معروف به صدوق 99
- 7- آخوند ملا محمد طاهر قمی رضوان اللَّه علیه 100
- 8- شیخ غلامرضا قمی معروف به حاج آخوند 101
- 9- حاج میرزا محمد ارباب 102
- 10- مرحوم شیخ ابوالقاسم قمی 104
- 11- حاج شیخ مهدی حَکَمی قمی 105
- 13- حاج آقا حسین قمی 106
- 12- حاج میرزا محمد فیض قمی 106
- 14- محدّث قمی 108
- پاورقی ها 110
- فاطمه معصو مه سلام الله علیها کیست؟ 121
- عنایات معصومیه از زبان خادمین آستانه مقدسه 121
- شفا یافتن پای همسر خادم 122
- تفاوت اعجاز و کرامات 122
- دعوت از سوی خانمهای نقابدار 123
- قوری آب جو ش 123
- شفای کامل 123
- افطاری حضرت معصومه سلام ا... علیها 123
- خادم حرم 124
- نتیجه اخراج خادم حضرت معصومه علیه السلام 124
- کمک مادی حضرت 124
- زیارت خانه خدا 124
- خادمین بهشتی 125
- شفای دست خادم 125
- شفای بیماری کلیه 125
- هدیه از طرف بی بی 125
- برکت هزار تومان 126
- موعد دیدار 126
- حواله بی کم و زیاد 126
- زایمان طبیعی و آسان 126
- کریمه اهلبیت علیه السلام مشکل گشاست 127
- محفوظ ماندن مصالح ساختمانی 127
- حیات دوباره 127
- نجات یافتن از زندان 128
- عنایت حضرت به خادمین کفشدار 128
- شفا یافتن پای خادم 128
- سقوط از چهار پایه 129
- بی بی هیبت خواهر حضرت معصومه در باکو 129
- مقالات 129
- زیارت خانه خدا 129
- شفای لال 129
- بی بی هیبت خواهر حضرت معصومه در باکو 129
- چگونگی ورود حضرت بی بی هیبت به باکو 132
- رحلت 132
- تجدید بنای حرم مطهر 134
- حضرت بی بی هیبت، احیاگر اسلام در جمهوری آذربایجان 135
- کرامات حضرت بی بی هیبت 135
- پی نوشت: 137
- سبب ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر علیه السلام 138
- سبب ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر علیه السلام 138
- هم کفو 140
- دلیل ترک ازدواج حضرت معصومه علیها السلام 141
- رحلت حضرت معصومه علیها السلام 146
- عظمت حضرت معصومه علیها السلام و فضیلت شهر قم 146
- پی نوشت: 147
- بخش اول: آخرین معصوم در زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام 150
- آخرین معصوم و حضرت معصومه علیهما السلام 150
- آخرین معصوم و حضرت معصومه علیهما السلام 150
- الف. عرض ادب و اهدای سلام 151
- اشاره 151
- بخش دوم: آخرین معصوم، حضرت معصومه علیها السلام و قم 153
- ج. دعا برای همراهی با معصومین علیهم السلام در زمان ظهور یا رجعت 153
- ب. دعا برای گشایش و سرور اهل بیت علیه السلام 153
- اشاره 154
- الف. تربیت جانشینان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی الشریف 154
- ب. تربیت یاوران صاحب الزمان علیه السلام 156
- پی نوشت: 157
- کامیاب در سایه سار خواهر آفتاب 162
- کامیاب در سایه سار خواهر آفتاب 162
- مقدمه 163
- بخش اول: آثار زیارت 163
- بخش دوم: آداب زیارت 166
- 3. پدری مهربان در زندان 168
- 4. دختر در سوگ پدر 168
- 2. شخصیت علمی و فقهی 168
- 5. خواهر در فراق برادر 169
- 6. نامه امام رضا علیه السلام به حضرت معصومه علیها السلام 169
- 7. همراهان حضرت معصومه علیها السلام و عزیمت به ایران 170
- 8. عزیمت به سوی قم 170
- 10. مراسم تشییع پیکر مطهر دختر موسی بن جعفر علیهم السلام 171
- 9. شهادت جانسوز خواهر آفتاب 171
- 11. چرا حضرت معصومه علیها السلام ازدواج نکرد؟ 172
- اشاره 173
- 12. زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام 173
- ج. قصد قربت 176
- نتیجه 176
- منابع 177
- پی نوشت: 179
- علل مهاجرت سادات به قم 181
- علل مهاجرت سادات به قم 181
- نقش سادات در گسترش تشبع 182
- فهرست اسامی سادات قم 183
- فرزندان امام صادق علیه السلام 185
- فرزندان امام کاظم علیه السلام 186
- فرزندان امام رضا علیه السلام 186
- بخش دوم: نقبای قم و ری 187
- پی نوشت: 187
قوری آب جو ش
آقای محمد رضا پولادرگ از خادمین کفشدار حضرت معصومه نقل می کرد: در ایام ماه مبارک رمضان در کفشداری شماره هفت مشغول کار بودیم. در این کفشداری یک زیر پله وجود دارد یک سماور برقی برای تهیه افطاری در این زیر پله بود. وقتی آن را روشن کردم و آب، جوش آمد، خواستم چای را دم کنم مقداری آب جوش در قوری استیل ریختم. وقتی که قوری را روی سماور گذاشتم، ناگهان در اثر اتصال برق قوری مانند یک موشک به طرف بالا پرت شد و به زیر پله برخورد کرد و مچاله شد. با این حال هیچ آب جوشی
به دست و صورت ما اصابت نکرد. فقط مقداری تفاله چای به دیوار و زیر پله چسبیده بود که من و همکارم آقای حسینی فراهانی که نظاره گر این ماجرا بودیم، آن را لطف و عنایت بی بی به خادمین خود می دانیم.
افطاری حضرت معصومه سلام ا... علیها
جناب آقای شریفی مسؤل کفشداری افتخاری می گوید: یکی از کفشداران بزرگوار نقل می کرد: مدتهاست در کفشداری حضرت معصومه علیه السلام خدمت می کنم. در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، در کفشداری شماره هشت که مخصوص خانمهاست، با تنی چند از کفشداران رسمی مشغول کار بودم. هنگام اذان مغرب، خادمین رسمی برای افطاری به مهمانسرا رفتند، و من به تنهایی مشغول کار بودم. دقایق متمادی از وقت افطاری گذشت و من هنوز افطار نکرده بودم، بغض گلویم را فشرد،با خودم گفتم: ای حضرت معصومه! خدا را خوش نمی آید که مرا تنها بگذارند و من در اینجا تشنه و گرسنه بمانم. در همین افکار بودم که ناگهان خانم بزرگواری، در حالیکه یک سینی محتوی خرما و آب جوش در دست داشتند، از داخل رواق زنانه بیرون آمدند و گفتند: بگیر و اینها را میل کن. پس از افطار کردن، سینی را روی میز گذاشتم. در این هنگام، زائری آمد و کفش او را گرفتم.وقتی نگاه کردم دیگر از سینی و آن خانم اثری نبود. به یاد ندارم که در عمر پنجاه ساله خود چنین آب و خرمایی خورده باشم شروع کردم به اشک ریختن، و با خود می گفتم: من گدایم، گدای معصومه سلام الله علیها شرمسار از عطای معصومه سلام الله علیها داده حق در جوار او جانم شاکرم
از خدای معصومه (س)
شفای کامل
ذاکر اهلبیت علیه السلام آقای قسمت شریفی نیا، که پیرمردی افتاده حال و زحمتکش است نقل می کردند: یک بار در اثر حادثه ای در حرم مطهر، پایم لغزید و به شدت ضرب دید: طوری که وقتی می نشستم، قادر به بلند شدن نبودم و موقع راه رفتن، دست به دیوار می گرفتم. حدود چهل شبانه روز خواب و خوراک من گریه و زاری بود: تا اینکه روزی به حرم مطهر حضرت معصومه علیه السلام مشرف شدم و در بالای سر حضرت، گریه زیادی کردم و به خانم گفتم: یا باید مرا شفا بدهی، یا مرگ مرا از خدا بخواهی. چون من در خانه تو زمین خوردم و خودت هم باید عنایتی کنی. همین که از حرم بیرون آمدم، هیچگونه ناراحتی در پایم احساس نکردم
دعوت از سوی خانمهای نقابدار
آقای بهرام قلی پور، از کفشداران حضرت معصومه سلام الله علیها نقل می کردند: من در یکی از روستاهای تبریز زندگی می کردم، شرایط زندگی برایم خیلی سخت بود. در آنجا مشغول کارگری بودم. یک شب از فرط خستگی خوابیدم، در حال خواب، چند خانم نقابدار را دیدم که به من فرمودند: ما تو را می پذیریم. ناگهان از خواب بیدار شدم، هر چه فکر کردم که تعبیر خواب من چیست، به نتیجه ای نرسیدم. بعد از مدتی تصمیم گفتیم که برای زندگی راحت تر به شهر برویم. هرکدام از اعضای خانواده، شهری را پیشنهاد کردند، من ناخودآگاه گفتم: قم چطور است؟ بدین ترتیب و با پذیرفتن اعضای خانواده، به قم آمدیم. بدون اینکه خودمان خواسته باشیم شرایط خود به خود فراهم شد. چند روز در قم دنبال کار می