- مقدمه 1
- تقدیم به 1
- متن اعتراف «نظّام» درباره حضرت محسن(صلوات الله علیه) 4
- کلام حق تعالی در ستایش محسن(صلوات الله علیه) 7
- چه کسی نام محسن(صلوات الله علیه) را برگزید ؟ 8
- «محسن» از نامهای خداوند متعال است 8
- حضرت محسن از ما اهل بیت است ، نه از دیگری 9
- محسن (ص) اولین مقتولین است که در قیامت در باره ی قاتلانش حکم می شود 10
- محسن (صلوات الله علیه) یکی از مصادیق سِرِّ مُستَودِع می باشد 11
- غصب آشکار حق مسلّم فاطمه(صلوات الله علیهما) در ایام شهادت محسن 15
- اراده ی قطعی بر آتش زدن خانه یا تهدید به آن با قسم جلاله 15
- آتش زدن در خانه 18
- هجوم به خانه حضرت زهرا(صلوات الله علیها) 19
- آنچه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده است 24
- آنچه از حضرت علی (صلوات الله علیه) روایت شده است 25
- آنچه فاطمه (صلوات الله علیها) فرموده است 26
- برخی از مقدمات شهادت محسن در جمع عظیمی از کلام بزرگان علما 28
- خبر دادن خداوند در معراج به شهادت محسن (صلوات الله علیها) 33
- اِخبار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به شهادت محسن (صلوات الله علیه) 33
- شهادت محسن (ص) در وصیت مادرش فاطمه (صلوات الله علیها) 34
- شهادت محسن (صلوات الله علیه) به نقل از دومی 35
- محل دفن محسن (صلوات الله علیه) 37
- چگونگی آوردن محسن (صلوات الله علیه) در رجعت 38
- فاطمه(صلوات الله علیها) در رجعت خون خواه محسن(ص) است 39
- محسن (صلوات الله علیه) از خداوند متعال یاری می خواهد 39
- لعن قاتلان محسن(صلوات الله علیه) ، توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله) 41
- احوال قاتلین محسن (صلوات الله علیه) در قیامت 42
اما دخترت ؛ به او ستم می شود و از حقوقش محروم می گردد . آن ها حقش را غاصبانه از او می ربایند ؛ همان حقی که تو برای او قرار می دهی ، و او را در حالی که باردار است ، می زنند ، و بدون این که از او اجازه بگیرند ، داخل حریم و منزلش می شوند . آن گاه بدون مراعات حرمتی ، با کمال ناسپاسی خوار و ذلیلش می شمارند ، و وقتی مانعی در مقابل جنایت های خود نمی بینند ، چنان او را می زنند که بچه ی در شکمش سقط می شود و خودش هم از شدت آن ضربه ها به شهادت می رسد. عرضه داشت : ما از جانب حق متعالیم و سوی او باز می گردیم ، پروردگارا ! قبول کردم و تسلیمم ؛ البته از خودت هم توفیق و صبر بر این مصیبتها را می خواهم ...
اما دخترت ، او را در عرش خودم جای دهم ؛ به او گویند : خداوند با خواستت در خلقش حکم کند ؛ پس هر که به تو و پسرت ظلم کرده ، هر طور که دوست داری ، برایش حکم کن ، من حکمت را درباره ی او جاری کنم و وقتی قیامت بر پا شود ، هر که به
او ستم کرده است به پا ایستد ، امر کنم او را به آتش دوزخ ببرند ، طبق فرمایش الهی ظالم در آن روز گوید : چه حسرتی دارم به سبب کوتاهی که در باره ی جنب الله (علی(صلوات الله علیه)) کردم ، او آرزو کند که دوباره به دنیا برگردد. ظالم در آن روز سر انگشتان خود را با دندانهایش بگزد و بگوید : ای کاش ! راه پیامبر(صلی الله علیه و آله)را بر می گزیدم .وای بر من ، ای کاش ! فلانی را دوست خود نمی گرفتم ، و تا وقتی که پیش ما آید ، می گوید : کاش بین من و تو فاصله ی بین مشرق و مغرب بود ، بد همنشینی بود ، و امروز شمارا هیچ نفعی نخواهد بخشید ؛ چرا که ظلم کردید ؛ شما در عذاب شریک هستید ، ظالم گوید : آیا درباره ی اختلافات ، خودت حکم می کنی یا حکم را به دیگری واگذاری ؟ به آن ها گفته شود : بدانید که لعنت خداوند بر ستمکاران است ، آنانی که راه حق را بسته ، و قصد انحرافش را دارند و آخرت را نمی پذیرند .
و اولین کسی که درباره قاتل او حکم می شود ؛ محسن (صلوات الله علیه) است ، بعد درباره قنفذ ؛ او و اربابش را بیاورند و با شلاق های آتشین بزنند ؛ اگر یکی از آن شلاق ها بر دریا ها زده شود ؛ یقیناً از مشرق تا مغرب به جوش آید ، و اگر بر کوه ها ی دنیا فرود آید ، ذوب و یا خاکستر شوند ؛
آن ها را با آن می زنند ، آن گاه علی(صلوات الله علیه) در پیشگاه الهی برای مخاصمه ی با چهارمی حاضر شود ؛ آن سه را در چاهی اندازند و درش را بگذارند ونه دیده شوند و نه ببینند .
طبق فرمایش خداوند ، پیروان و دوستان آن ها می گویند ، به ما نشان بده آنانی را که از جن و انس ، ما را به گمراهی کشاندند ؛ آن ها را زیر قدمهای ما قرار بده ، چون از پست ترین افرادند .
خداوند متعال می فرماید : (آن هیچ نفعی شما را نمی رساند ، وقتی شما ظلم کردید ، تمام شما در عذاب مشترک اید ).
در آن هنگام ناله و زاری می کنند و نعره سر می دهند ؛ پس در حالی که محافظانی مراقب آنها هستند ، به زحمت ، خود را نزدیک حوض می رسانند و به امیر المومنین (صلوات الله علیه)التماس می کنند که ما را ببخش و از آب حوض کوثر هم به ما بنوشان و از این رنج رهایمان ساز .
به آنها گفته می شود: (وقتی او را مستمسک و مایه ی تقرب به حق تعالی دیدند ، چهر ه ی افرادی که کافر بودند سیاه گشت ، به آنها گفته شود ، این همان کسی است که شما مدعی مقام او بودید ) –به امیر المومنین بودن – (تشنه و عطشان به سوی آتش باز گردید ، شما جز آب جوشان دوزخ و چرک وخونِ جراحات اهل عذاب ، چیز دیگری ننوشید ، و شفاعتِ شفاعت کنندگان هم هیچ فایده ای شما را نبخشد).