مسافر دریا صفحه 33

صفحه 33

عثمان و عبدالرحمن بن عوف و دیگران بلند شدند و بیعت کردند ؛ اما علی (صلوات الله علیه) و بنی هاشم نپذیرفتند ، پس به منزل علی (صلوات الله علیه) آمدند ، زبیر هم همراه آنها بود. راوی گوید : پس از آن ، عمر با گروهی که بیعت کرده بودند ، از جمله : اسید بن حضیر و سلمه بن سلامه ، به سوی آنها رفتند ؛ پس همه را جمع کردند ، و گفت : با ابوبکر بیعت کنید که همه بیعت کردند . در این حال ، زبیر به سوی شمشیرش شتافت . عمر به یارانش گفت : این سگ ترسو را بگیرید و شرش را کم کنید ؛ پس سلمه بن سلامه شمشیر او را گرفت و به عمر داد ؛ او هم آن را به زمین زد و شکست .

آن گاه تمام بنی هاشم حاضر در آن جا را محاصره کردند و نزد ابوبکر بردند ، و به آنها گفتند : با ابوبکر بیعت کنید ، بدین صورت از همه بیعت گرفتند .

خبر دادن خداوند در معراج به شهادت محسن (صلوات الله علیها)

جعفر بن محمد قولویه قمی از حضرت امام صادق (صلوات الله علیه) روایت می کند :

وقتی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را به معراج بردند ، به ایشان گفته شد : خداوند ، تو را در سه چیز امتحان می فرماید تا صبرت را ببیند .عرض کرد : پروردگارا ! در مقابل خواسته ی تو تسلیمم ؛ البته توان و نیرویی بر تحمل آن ، جز کمک خودت ندارم . اما آنها چیست ؟ بیان شد : اول آن ها گرسنگی و برتری نیازمندان بر

خود و خانواده ات است . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد : پروردگارا ! قبول کردم و راضی شدم و تسلیم خواسته ی توام ؛ و صبر و توفیق ، در این امر را او تو می خواهم .اما دوم آنها : تکذیب و تهدید جدی بر جانت و بخشش آنچه داری برای من ، و جنگ با مال و جانت بر ضد کفر ؛ و صبر بر ظلم هایی که از ناحیه ی آنها و منافقان به تو می رسد ؛ و درد و زخم هایی که در جنگ برایت حاصل می شود .اما سومی : قتل و کشتاری است که پس از تو به خاندانت می رسد ! اما برادرت – علی (صلوات الله علیه) – از جانب امتت ، شماتت و تضعیف و توبیخ و محرومیت و دشمنی و مخالفت می بیند . از ظلم و ستم شروع می شود و آخر هم به شهادت ختم می شود .عرض کرد : پروردگارا ! تسلیم امر توام و قبول کردم ؛ و توفیق صبر بر آن را از تو می خواهم .اما دخترت : به او ظلم می شود ؛ حقش را غصب و او را از آن محروم می کنند ؛ همان حقی که تو به او دادی ؛ و با این که باردار است ، کتکش می زنند ؛ و بدون اجازه داخل منزلش می شوند ؛ و اهمیتی به او نمی دهند و او را خوار کنند ؛ با این همه ، مانعی در مقابل جنایت های خود نمی بینند ؛ آنگاه به او و بچه ای که در شکم دارد

، صدمه می زنند و فرزندش را می کشند و خودش هم از آن ضربات شهید می شود .

اِخبار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به شهادت محسن (صلوات الله علیه)

شیخ صدوق از ابن عباس نقل می کند :

روزی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نشسته بود که حسن (صلوات الله علیه) آمد ، وقتی او را دید ، با گریه فرمود : پسرم ، سوی من بیا ، نزدیکم بیا .. بعد حسین (صلوات الله علیه) آمد ..

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه