مسافر دریا صفحه 37

صفحه 37

در این حال ، درد بسیار او را فرا گرفت ؛ او را از حیاط به داخل خانه بردند ؛ همان جا دردانه اش سقط گشت ؛ علی او را محسن نامیده بود ؛ من تعداد زیادی را با خود به داخل خانه بردم ؛ البته نه برای این که بتوانم او را شکست دهم ؛ بلکه می خواستم با وجود آن ها قلبم محکم شود ؛ داخل منزل ، دیدم که او را محاصره کردند . به هر ترتیب او را با زور و خشونت تمام بیرون کشاندم ، و با بی احترامی کامل او را برای بیعت هل می دادم .

البته من بدون هیچ شکی ، یقین داشتم که اگر من و

هر آنچه روی زمین است ، همه با هم تلاش می کردیم که بر علی غالب شویم ، کاری پیش نمی بردیم ، اما خوشبختانه مطلبی بود که علی به خاطر آن بر این همه مصیبت ، صبر می کرد ، و من هم آن را می دانستم ؛ ولی از آن دم نمی زدم !

محل دفن محسن (صلوات الله علیه)

امیر المومنین (صلوات الله علیه) بعد از شهادت محسن (صلوات الله علیه) به فضه فرمود :

فواریه بقعر البیت فإنه لاحق بجدِّه (صلی الله علیه و آله)

او را در انتهای خانه دفن کن ، او به جدش(صلی الله علیه و آله) پیوست.

به خلاصه ی ترجمه کلام حاج ملا اسماعیل سبزواری توجه کنید:

ثم جاء فضه بعد ساعه و هی تحمل لفافه فقال(صلوات الله علیه) لها: ما معک یا فضه ؟ قالت: یا سیدی ولدک المحسن الذی اُسقط !

قال : واریه فی فناء البیت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه