سلمان فارسی صفحه 18

صفحه 18

ما در این باره می گوییم : بعد از آن که پیامبر سلمان را از غرس نهی فرمود معقول نیست سلمان که میزان فرمانبری و التزام و تعهد مطلق او را نسبت به دستورات خدای سبحان و رسول او - صلی الله علیه و آله و سلم - می شناسیم به مخالفت با دستور آن حضرت - صلی الله علیه و آله - اقدام کرده باشد . بنابراین نمی توان پذیرفت که او از فرمان پیامبر گرامی - صلی الله علیه و آله و سلم - سرپیچی کرده باشد . در این باره این سؤ ال مطرح است که : چطور سلمان در نشاندن دویست و نود و نه درخت دخالتی نکرد و فقط در غرس همین یک درخت دخالت کرد ؟ ! . به علاوه ، سند روایتی که غرس آن درخت را به عمر نسبت می دهد صحیح است و ناقلان آن بسیار . اما جز توسط ابن سعد در طبقاتش غرس آن درخت به وسیله سلمان روایت نشده است .

حال که مرجع - اگر متعین نباشد - این است که

سلمان در امر غرس درخت خرما دخالت نکرده و نهیی را که از جانب رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - متوجه او شد بود مخالفت ننموده و از طرف دیگر نهی پیامبر - صلی الله علیه و آله - از غرس درخت متوجه سلمان بوده نه عمر ، این که عمر اقدام به غرس کرده باشد معقولتر و احتمال آن نزدیکتر می شود . عمر با این کار خود خواسته نقش و سهم خود را در این مورد نیز تجربه کند و شاید او که گفته است : ((من زمیل (همردیف ) محمد هستم ))(51) خواسته با این کار برابری خود را با رسول الله - صلی الله علیه و آله - و این که همانطور که نخل به دست رسول الله - صلی الله علیه و آله - به بار می نشیند به دست او هم بار می آورد و همچنان که پیامبر بعضی کارها را انجام می دهد و غیر او نیز می تواند همان کارها را انجام دهد و - به زعم و پندار او - فرق چندانی بین او و دیگر مردم وجود ندارد ، نشان بدهد .

اما این که چرا عمر بیش از یک نخل ننشاند ؟ شاید سبب این بوده است که چون دید رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - سلمان را از این که نخلی از آن نخلها را بکارد نهی فرمود ، نخست در اقدام به این کار تردید کرد و از اینکه مورد اعتراض و خشم پیامبر - صلی الله علیه و آله

و سلم - قرار گیرد بیمناک شد اما بعدا به خود جراءت داد و با غرس یک درخت خرما اقدام به کاری کرد که هیچیک از دیگر صحابه - نه ابوبکر و نه جز او - بدان اقدام نکردند . شاید هم سبب این که فقط یک نخل غرس کرد این بوده که بیش از آن یک نخل ، نخل دیگری در دسترس نداشته است . اما اراده الهی بر این قرار گرفت که ناموس نبوت را محافظت نماید و اندیشه و آرزوی دست اندازی به حریم نبوت یا بهره برداری از آن در جهت اهداف انحرافی دیگر را ناکام سازد . این لطف الهی بدین صورت نمایان شد که همه نخلها به بار نشست جز همین یک نخل تا این که رسول الله - صلی الله علیه و آله - مجددا آن را به دست مبارک خود غرس فرمود و بار آورد و کرامت الهی ظاهر گشت .

نقش ((خلیسه )) در آزاد شدن سلمان

در برخی از روایات راجع به آزاد شده سلمان از بردگی آمده است که : سلمان مملوک زنی به نام ((خلیسه )) بود که او را خریده بود . پس از آن که اسلام آورد رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - علی - علیه السلام - را نزد آن زن فرستاد تا از قول آن حضرت به او بگوید : ((یا تو سلمان را آزاد می کنی یا من آزادش می کنم چرا که دین (تملک ) او را بر تو حرام ساخته )) .

((خلیسه )) در جواب گفت : ((به او (یعنی

به پیامبر - صلی الله علیه و آله -) بگو : اگر مایل هستی من آزادش می کنم و اگر بخواهی او مال تو)) . رسول الله - صلی الله علیه و آله - پاسخ فرستاد : ((خودت آزادش کن )) .

پس خلیسه سلمان را آزاد کرد و رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - (در برابر آزاد کردن سلمان ) سیصد فسیله (شاخه نخل ) برای ((خلیسه )) غرس نمود .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه