کرامات العباسیه علیه السلام معجزات ابالفضل العباس علیه السلام بعد از شهادت صفحه 11

صفحه 11

یا ابوالفضل توئی آنکه بفردای جزا

فخر زهرا بتو و دست تو در نزد خداست

هر که امروز بود چاکرش از جان (صابر)

یاورش لطف ابوالفضل بفردای جزاست (3)

داش علی

یکی از جاهلهای محل ما (داش علی ) بود، که چند سال پیش فوت شد.

در زمان حیاتش یک روز من از توی بازار رد می شدم ، دیدم (داش علی ) بازار را قُرقُ کرده و چاقویش را هم دستش گرفته و یک نفس کش جرأ ت نطق نداشت ، آن روزها هنوز ماشین و اتومبیل نبود، من با قاطر به مجالس (سوگواری حضرت سیدالشهداء (ع )) می رفتم . از سرگذر که رد شدم متوجه شدم که مرا دید وتا چشمش به من افتاد، گفت : از قاطر پیاده شو، پیاده شدم گفت : کجا می روی ؟

دیدم مست مست است ، و باید با او راه رفت ، گفتم : به مجلس روضه می روم ، گفت : (یک روضه ابوالفضل همینجا برایم بخوان ،) چون چاره ای نداشتم ، یک روضه (اباالفضل (ع )) برایش خواندم ، (داش علی ) بنا کرد گریه کردن ، اشکها روی گونه اش می غلتید و روی زمین می ریخت ، چاقویش را غلاف کرد و قرق تمام شد (بعد فهمیدم همان روضه کارش را درست کرده و باعث توبه اش شده بود.)

چند سال بعد داش علی مُرد، چند شب بعد از فوتش او را

در خواب دیدم ، حال او را پرسیدم ، مثل اینکه می دانست می خواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه