داستانهایی از علاقه مندان و شیفتگان علم صفحه 14

صفحه 14

باری حقیقتاً من به کربلایی قربان (پدر امیر کبیر) حسد بردم و بر پسرش می ترسم ... خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد. و قوانین بزرگ به روزگار می گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.

میرزا تقی خان در حدود سال 1222 ه، ق در (هزاوه فراهان ) متولد شد. پدرش کربلایی محمد قربان آشپز میرزا عیسی قائم مقام اول بود و پس از او همین شغل را دردستگاه پسرش میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی داشت .(16)

میرزا جهانگیر خان

یکی از علمای بزرگ اسلام مرحوم میرزا جهانگیر خان قشقائی است . مرحوم (محدث قمی ) در (فوائد الرضویه ) او را چنین معرفی می کند: (عالم جلیل و فاضل نبیل بزرگی در معقول و منقول و عرفان به کمال اتفاق نژادش از (کیخا زادگان ) و (هاقان ) و به چهل سالگی برای پرداخت شغلی از ایل خود به شهر اصفهان آمد.

هوای مدرسه (صدر) و عزت علم را قدر دانسته ترک شغل مرجوع را نموده و تعلم حکمت و فقه و ریاضت را پیشه گرفته وبه تجرد و تحفظ مراتب خود ساعی شده

و در علم و عمل به جایی رسیده که از اقطار بلاد به حوزه درسش آمدند و قریب هشتاد سال عمر نمود.

هیچ گاه کلاه پوست را به عمامه تبدیل نکرد مگر در امامت جماعت که شال بر سر می پیچید و این احقر در سنه 1319 ه، که از حج بیت اللّه الحرام مراجعت کردم به اصفهان رسیدم ، چنان به خاطرم می رسد که به آن مدرسه رفتم آن مرحوم را دیدم که با کلاه پوست در یکی از حجرات نشسته و فضلاء بر دور او احاطه کرده اند و مشغول تدریس است در سنه 1328 ه رحلت فرمودند(17).

مؤ لف گوید: شغل اولی آن مرحوم (تارزنی ) بوده آمده بود در اصفهان تارش را اصلاح کند چون عبورش به مدرسه (صدر) افتاد شوق تحصیل علم او را وادار کرد شغلش را ترک و به تحصیل علم موفق گردد و استاد فلسفه آیت اللّه بروجردی باشد.

شیخ سلمان بن صالح در ضمن تحصیل تجارت می کرد

اشاره

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه