- مقدمه 1
- اشاره 2
- شدّت علاقه به علم 2
- دنبال علم 4
- سی سال سفر در جستجوی علم 5
- این چنین شیفته علم بودند 5
- آقا جمال خوانساری وتحصیل علم 6
- شهید اول 7
- شهید ثانی ، زین الدین ابن اسماعیل جزائری 9
- خواجه عبداللّه انصاری 11
- محمد جواد بلاغی 12
- زکریای رازی در راه تحصیل علم 12
- کوشش امیر کبیر در تحصیل علم 13
- شیخ سلمان بن صالح در ضمن تحصیل تجارت می کرد 14
- اشاره 14
- میرزا جهانگیر خان 14
- شیخ محمد حسین اصفهانی 15
- سخن جالبی از مرحوم علامه شعرانی 16
- محمد تقی بروجردی 16
- با بستر بیماری به درس مرحوم حائری 18
- روح اللّه واقعاً روح اللّه است 19
- کوشش استاد سید جعفر شهیدی در تحصیل 19
- آیت اللّه گلپایگانی از مکتب تا مرجعیت 19
- پدر فخر المحققین 21
- آیت اللّه بروجردی غرق در مطالعه 21
- تاءلیف کتاب عبقات واجب تر است 22
- تاءلیف کتاب در کنار نعش جوان خود 22
- حجه الاسلام آخوند ملا قربانعلی زنجانی 22
- آیت اللّه حاج شیخ یحیی طارمی 24
- عالم باید ادیبانه سخن گوید 24
- شیخ اعظم انصاری ، در جستجوی علم 25
- حاج ملا هادی سبزواری 25
- نوشتن تفسیر قرآن در میدان جنگ 26
- سید هاشم بحرانی و تفاءل او به دیوان امیر7 27
- کوشش ملا صالح مازندرانی در تحصیل علم 27
- سعی و کوشش امام خمینی در مسائل علمی و درس 28
- علاقه شدید میرزای شیرازی به علم 29
- داستان تحصیل مرحوم حاج آخوند 29
- شور وشوق دانش 30
- ابن انبازی 31
- اهمیت به درس 31
- طالب علم 31
- پی نوشتها 33
این چنین شیفته علم بودند
شب زفاف مرحوم (سیّد محمد باقر اصفهانی ) بود، زنها وارد اطاق عروس و داماد شدند.
مرحوم سیّد فوراً از اطاق خارج شد و
به اطاق دیگری رفتند، دید برای مطالعه موقع مناسبی است فرصت را غنیمت شمرده بدون تاءمّل مشغول مطالعه شد.
اواخر شب زنها از اطاق عروس خارج گردیدند و به سوی خانه های خود رفتند و عروس بیچاره ، تنها ماند، و هر چه منتظر ماند که سیّد بیاید، نیامد، تا یک وقت متوجّه شد که صبح شده .
یعنی : جاذبه علم این مرد را طوری به خود کشید که شب زفاف و عروسیش را فراموش کرد.
(این حسّ علاقه به علم کم و بیش در همه کسی هست البتّه مثل همه حسّهای دیگر شدّت و ضعف دارد)(4).
سی سال سفر در جستجوی علم
(شیخ بهائی ) گذشته از سفر هائی که در زمان حیات پدر خود به اتفاق وی کرده ، یعنی : سفر از بعلبک به جبل عامل در زمان شیر خوارگی و سفر حج در جوانی ، پس از مرگ پدر نیز سفر هائی کرده است که عمده آنها عبارتند از سفر حج که برای دوّمین بار انجام داد و سفر عراق و شام و مصر و دمشق و حلب و آسیای صغیر و بیت المقدّس ، ونیز پس از انتصاب به مقام (شیخ الاسلامی اصفهان ) مسافرتهائی نیز باتفاق شاه عباس نمود که مشهورترین آنها سفری است که پیاده از اصفهان به مشهد رفت .
صاحب تاریخ (عالم آرای عباسی ) می گوید که وی پس از فوت (سید علی منشار) (پدر زن شیخ بهائی ) منصب شیخ الاسلامی و وکالت حلالیات و تصدّی امور شرعی اصفهان یافت .