داستانهایی از علاقه مندان و شیفتگان علم صفحه 5

صفحه 5

این چنین شیفته علم بودند

شب زفاف مرحوم (سیّد محمد باقر اصفهانی ) بود، زنها وارد اطاق عروس و داماد شدند.

مرحوم سیّد فوراً از اطاق خارج شد و

به اطاق دیگری رفتند، دید برای مطالعه موقع مناسبی است فرصت را غنیمت شمرده بدون تاءمّل مشغول مطالعه شد.

اواخر شب زنها از اطاق عروس خارج گردیدند و به سوی خانه های خود رفتند و عروس بیچاره ، تنها ماند، و هر چه منتظر ماند که سیّد بیاید، نیامد، تا یک وقت متوجّه شد که صبح شده .

یعنی : جاذبه علم این مرد را طوری به خود کشید که شب زفاف و عروسیش را فراموش کرد.

(این حسّ علاقه به علم کم و بیش در همه کسی هست البتّه مثل همه حسّهای دیگر شدّت و ضعف دارد)(4).

سی سال سفر در جستجوی علم

(شیخ بهائی ) گذشته از سفر هائی که در زمان حیات پدر خود به اتفاق وی کرده ، یعنی : سفر از بعلبک به جبل عامل در زمان شیر خوارگی و سفر حج در جوانی ، پس از مرگ پدر نیز سفر هائی کرده است که عمده آنها عبارتند از سفر حج که برای دوّمین بار انجام داد و سفر عراق و شام و مصر و دمشق و حلب و آسیای صغیر و بیت المقدّس ، ونیز پس از انتصاب به مقام (شیخ الاسلامی اصفهان ) مسافرتهائی نیز باتفاق شاه عباس نمود که مشهورترین آنها سفری است که پیاده از اصفهان به مشهد رفت .

صاحب تاریخ (عالم آرای عباسی ) می گوید که وی پس از فوت (سید علی منشار) (پدر زن شیخ بهائی ) منصب شیخ الاسلامی و وکالت حلالیات و تصدّی امور شرعی اصفهان یافت .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه