داستانهائی از زندگی علماء صفحه 26

صفحه 26

گفتم : نمی دانم .

گفت : می روم دنبالش .

وقتی رفت و برگشت دیدم خیلی در فکر فرو رفته . بعدها گفت : می دانی آن شب علی آقا کجا رفته بود ؟

گفتم : نه .

گفت : او را پیدا کردم در حالی که دیدم به درب خانه ای رفت و به خانواده فلان آقایی که در زندان بود کمک کرد . ( 19 )

این ماجرا مربوط به زمان شاه بود .

زندانی در کتابخانه

بعضی ها خیال می کنند کتاب الغدیر به راحتی تاءلیف شده است . مرحوم علاّمه امینی سختی ها متحمّل شد که توصیف آن از عهده زبان خارج است .

مقابل خانه ما کتابخانه مرحوم کاشف الغطاء قرار داشت . ایشان یک مدرسه ای هم داشتند که در جنب این کتابخانه بود و دارای ده ، دروازه حجره بود . کتابهای این کتابخانه از پدرشان شیخ علی کاشف الغطا به ایشان رسیده بود و هیچگونه امکانات رفاهی نداشت .

مرحوم امینی از این کتابخانه به لحاظ نزدیکی ، خیلی استفاده می کردند . ایشان از صبح می رفتند برای مطالعه و آن چنان غرق در مطالعه می شدند که حتّی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه