داستانهایی از مردان خدا صفحه 50

صفحه 50

آقاجمال گلپایگانی

((مرحوم آیه الله صافی )) رضوان الله تعالی علیه که یکی از علما و رئیس حوزه اصفهان بود . نقل فرمودند :

((مرحوم حضرت آیه الله آقا جمال گلپایگانی )) رضوان الله علیه از مراجع بودند ، درس اخلاق نداشتند ، ولی جلساتی داشتند که ما استفاده های اخلاقی می بردیم . از ایشان مطالب زیادی نقل می کنند از جمله :

آقایی ، که فرد فاضلی بود می خواست به مکه معظه مشرف بشود . خدمت ((مرحوم آقا جمال گلپایگانی )) می آید که خداحافظی کند . وقتی که بر می خیزد و از محضر آقا برود ، آقا به ایشان می فرماید : من وقوف اضطراری نهاری مشعر را کافی می دانم .

این آقا که خود اهل فضل بوده در دل می گوید : من که مقلد ایشان نیستم برای من چه تفاوتی می کند که

ایشان وقوف اضطراری نهاری مشعر را کافی بدانند ، یاندانند به مکه مشرف می شود ، روز عید ، پس از رمی جمرات وقتی به داخل چادر بر می گردد ، جوانی سراسیمه وارد می شود و با ناراحتی می گوید :

همه اعمالم خراب شد ، چون من همین الان وقوف در مشعر را درک کردم .

می پرسد : از چه کسی تقلید می کنی ؟ می گوید از ((آیه الله آقاجمال گلپایگانی )) .

می گوید : اشکالی ندارد اعمالت صحیح است . جوان تعجّب می کند ، می گوید من از هرکس پرسیدم ، گفته اعمالت باطل است .

می گوید : خاطرت جمع باشد خودم از ایشان شنیدم که فرمود : من وقوف اضطراری نهاری مشعر را کافی می دانم . در این جاست که این آقا متوجه می شود که سخن مرحوم ((آقا جمال گلپایگانی )) در هنگام خداحافظی ، حکمتی داشته و ایشان با دید باطنی این جوان و اضطراب و نگرانی او را دیده از این رو مشکل او را پیشاپیش اینطوری حل کرده بود .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه