عمه سادات زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها صفحه 63

صفحه 63

1- 112. ولاءها و ولایت ها شهید مطهری، ص 82

2- 113. حضرت معصومه علیها السلام؛ فاطمه دوم، ص 187.

می باشد، تا این خبر را شنیدم، سراسیمه به دنبال آن حضرت شتافتم، دیدم آن حضرت به صحن مطهر آمد و در آنجا پیاده شد.

صحن خلوت بود، کسی را جز آن حضرت و شخصی که همراهش بود در آنجا ندیدم، مشاهده کردم که آن ها عبور کرده تا به در صحن عتیق رسیدند، افسار اسب را به دست من دادند تا آن را نگهدارم، با خود گفتم نگهداشتن اسب خوب است یا همراه حضرت بودن؟ سرانجام همراهی حضرت را برگزیدم و افسار اسب را به دست همان شخصی که همراه امام بود دادم و خودم به دنبال حضرت روانه شدم، دیدم حضرت وارد حرم شد و در بالا سر مرقد حضرت معصومه علیها السلام توقف کرد، هیچ کس از خدام نبودند، پیش خود فکر می کردم آیا به حضور حضرت بودم یا نروم؟ در کنار رواق ایستادم، صدای آن حضرت را می شنیدم، امّا چیزی نمی فهمیدم، پس از مدتی آن حضرت از حرم بیرون آمد و من نیز از حرم بیرون آمدم و پشت سر او به راه افتادم، ولی ناگهان ناپدید شد و هرچه جست و جو کردم دستم به دامنش نرسید و از فیض حضور آن بزرگوار محروم گشتم.(1)

2 - نجات گروه سرگردان با راهنمایی حضرت معصومه علیها السلام

سال ها قبل از انقلاب، گروهی از مردم یکی از شهرهای دور، در فصل زمستان برای زیارت حضرت معصومه علیها السلام عازم شده بودند. شب فرار رسید، برف سنگینی در زمین نشسته بود، این گروه در چند فرسخی قم راه را گم کردند و در بیابان بدون وسیله سرگردان شده و در مخاطره شدید قرار گرفتند همانجا دست توسل به دامن حضرت معصومه علیها السلام زدند تا با نشان دادن راه، آن ها را از خطر برهاند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه