فروغی از کوثر: زندگینامه حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) صفحه 45

صفحه 45

* ایشان فرمودند : « آقا حسن احتشام ( فرزند مرحوم سید جعفر احتشام که هر دو از منبری های قم بودند ) نقل می کرد از آ شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی ( که مرد با اخلاصی بود ) که من شبی در خواب دیدم بحرم مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق

است برای اینکه فاطمه زهرا(علیها السلام) و حضرت معصومه(علیها السلام) در سر ضریح خلوت کرده اند و کسی را راه نمی دهند . من گفتم : مادرم سیّده است و من محرم هستم ، به من اجازه دادند ، رفتم دیدم که بله این دو نشسته اند و در بالای ضریح با هم صحبت می کنند از جمله صحبت ها این بود که حضرت معصومه(علیها السلام) به حضرت زهرا(علیها السلام) عرض کرد : حاج سید جعفر احتشام برای من مدحی گفته است و ظاهراً آن مدح را برای حضرت می خواند .

آ شیخ ابراهیم این خواب را در جلسه دوره ای اهل منبر که حاج سید جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل می کند ; حاج احتشام می گوید : از آن شعرها چیزی یادت هست ؟ گفت : بله در آخر آن شعر داشت ( دخت موسی بن جعفر ) تا این را گفت ، حاج احتشام شروع کرد بگریه کردن و گفت : بله توی اشعار من این کلمه است » .(1)

« حاج سید جعفر احتشام منبری با حالی بود و موقع روضه خواندن خودش هم گریه می کرد و بکّاء بود و بسیار گریه می کرد » .

پاورقی

1 سروده ایشان در بخش اشعار ، خواهد آمد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه