خاطراتی از صالحان صفحه 172

صفحه 172

داستانی از مرحوم میرزای قمی رحمه الله

مرحوم آیت اللَّه حاج شیخ ابوالفضل خراسانی (طاب ثراه) استاد بزرگوارم که حقّاً حقّ حیات معنوی به بنده دارند و سالیان درازی از محضر پرفیض و مواعظ آموزنده و سازنده و ارشادات ایشان استفاده نمودم و جزئی ایمانی که دارم مرهون زحمات پدرانه و دلسوزانه معظم له می باشد. درجات ایشان عالی است، خداوند متعال متعالی گرداند. معظم له داستانی از مرحوم حجّت الاسلام میرزای قمی که معاصر با فتحعلی شاه قاجار بوده است نقل فرمودند بدین مضمون: هرگاه فتحعلی شاه به قصد زیارت حضرت معصومه علیها السلام به قم مشرف می شد در ابتدا به محضر مرحوم میرزا شرفیاب و بعد از شرفیابی به زیارت حضرت معصومه علیها السلام مشرف و پس از زیارت هنگام مراجعت مجدّداً به محضر مرحوم میرزا مشرف می شد. در یکی از مسافرت هایی که شاه به قم نمود، هنگامی که به محضر مرحوم میرزا شرفیاب شد، آقازاده مرحوم میرزا جهت پذیرایی از شاه از اندرون منزل مقداری کشمش در ظرفی نهاده، نزد ایشان می گذارد. شاه وقتی چشمش به فرزند مرحوم میرزا می افتد فریفته ادب و وقار و حسن ظاهر ایشان می شود. کاملاً در دل شاه جای باز می کند. پس از تعارفات معمولی، شاه هنگام خروج به مرحوم میرزا عرض می نماید اراده نموده ام با استجازه از محضر حضرتعالی یکی از صبیه های خود را به عنوان کنیزی به دارالشرف شما بفرستم. کنایه از اینکه آقازاده را به عنوان دامادی اختیار نمایم. مرحوم میرزا در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه