خاطراتی از صالحان صفحه 221

صفحه 221

تأیید طوفان و آثار غضب الهی

در همسایگی محل کسب حقیر پیرمردی بود به نام حاج حبیب اللَّه قناد او که در جوانی در شمس العماره، کوچه مدرسه مروی مغازه قنادی داشت، برایم نقل نمود:

روزی مشغول کار قنادی بودم که متوجه شدم هوا تیره و تار شد و بادهای شدید شروع به وزیدن نمود. طوفان و فضای وحشتناکی ایجاد شد. بلافاصله مغازه را ترک نموده، وارد کوچه شدم. نگاهم به خیابان ناصریه افتاد، دیدم گروهی هیاهوکنان و کف زنان از طرف میدان توپخانه در طریق خیابان ناصریه شتابان در حرکت می باشند. از افرادی که از خیابان به طرف کوچه مروی آمده بودند پرسیدم چه خبر است؟ این مردم چرا شادی می کنند و کف می زنند؟

گفتند: الآن آقای شیخ فضل اللَّه نوری را در توپخانه به دار زدند. «انا للَّه و انا الیه راجعون»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه