خاطراتی از صالحان صفحه 282

صفحه 282

زنده شدن مقتولی به دست امیرالمؤمنین علیه السلام

شیخ حرّ عاملی در کتاب اثبات الهداه از کتاب روضه ابن بابویه از میثم تمار از امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیثی طولانی روایت کرده که یک اعرابی بر آن جناب وارد شد و عرض نمود: مرا شصت هزار نفر به سوی شما گسیل داشته اند و شخص مقتولی را هم که در علّت قتلش اختلاف کرده اند همراه من فرستاده اند.

«فان احییته علمنا إنّک صادق و إنّک حجّه اللَّه فی ارضه و خلیفته علی عباده الی ان قال»؛ پس اگر او را زنده کردی می دانیم راستگویی و حجت خدا و جانشین اویی در زمینش. تا آنجا که میثم گفت: «فقال علی علیه السلام کم لمّیتکم هذا؟ قالوا احدی و عشرون یوماً»؛ حضرت فرمودند: چند روز است که مرده است؟ عرض نمودند بیست و یک روز است. «قال علیه السلام ما سبب موته؟»؛ حضرت فرمود: سبب مرگش چیست؟

«قال الاعرابی: یریدون ان یحییه. لهم لیخبرهم من قتله»؛ اعرابی عرض نمود: می خواهند شما او را زنده کنید تا قاتل خود را به آنها معرفی نماید. «لأنّه بات سالماً و اصبح مذبوحاً من اذنه الی اذنه»؛ زیرا او شب هنگام در حال سلامت خوابیده و هنگام صبح گوش تا گوش او بریده شده بود. « و یطلب بدمه خمسون رجلاً یقصد بعضهم بعضاً»؛ و پنجاه نفر مطالبه خون او را می نمایند که هر یک قصد کشتن دیگری را به جهت قصاص دارند.

«فقال علیه السلام: قتله عمّه لأنّه زوّجه ابنته فخلّاها و تزوّج غیرها»؛ حضرت فرمودند: عمویش او را به قتل رسانیده برای آنکه دخترش را به ازدواج او درآورد و آن مرد دختر او را طلاق داد و دیگری را تزویج نمود.

«فقال الاعرابی: لسنا نرضی بقولک»؛ اعرابی عرض نمود ما به فرمایش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه