خاطراتی از صالحان صفحه 97

صفحه 97

رؤیایی از مرحوم حاج سیّد مهدی خرازی

برادر عزیز جناب آقای حاج سیّد ناصر فرزند مرحوم حاج سیّد مهدی خرازی برایم نقل نمودند: بعد از فوت مرحوم والد، شبی در عالم رؤیا ایشان را ملاقات نمودم. از وی سه سؤال نمودم که دو سؤال آن مربوط به امر شخصی فی ما بین بود که از طرح آن معذورم؛ لکن سؤالی را که مجاز به گفتن آن می باشم و بهره اعتقادی برای شنونده دارد بیان می کنم. از ایشان پرسیدم: زمانی که روح از بدن شما مفارقت نمود، بر شما چه گذشت؟ ایشان در جواب فرمودند: قبل از آنکه روح از بدنم مفارقت کند شخصی را دیدم به صورت زیبا، به نزد من آمد، در حالی که شاخه گلی در دستش بود، آن گل را به من داد و فرمود: بو کن. من گل را از او گرفتم و استشمام نمودم. بلافاصله خود را در کنار بدن بی جانم ایستاده دیدم. به من فرمود: به (بدن مؤمن) خود بنگر. من همچنان به بدن بی روح خویش نظاره می نمودم. پس از بیان این مطلب که از مرحوم والدم شنیدم از خواب بیدار شدم. توضیح: این جمله حضرت ملک الموت (سلام اللَّه علیه) به مرحوم حاج سیّد مهدی که به بدن مؤمن خود نگاه کن بیانگر نکته ظریف و کاشف واقعیتی است که در ماوراء این عالم بعد از مرگ به ظهور و بروز می رسد، چرا که خداوند متعال این بدن را به مثابه مرکبی قرار داده که نفس ناطقه و روح مجرد بر آن سوار می باشد و بنا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه