خورشید شرق صفحه 23

صفحه 23

8 - عبادت

امام خمینی عبد صالح خدا بود. او مرد عبادت بود، با شب اُنس و الفتی دیرینه داشت و اشک چشمانش چون مروارید بر چهره زیبایش می غلطید و صدای گریه هایش فضا و فرشته ها را به شهادت گرفته بود. تسبیح به دست می گرفت و ذکر خدا می گفت، مفاتیح می گشود و دعا می خواند، قرآن را باز می کرد و تلاوت می نمود و با معبود خود سَر و سِرّ و شور و حالی داشت.

امام عاشق عبادت بود، مخلصانه عبادت می کرد و بیشترین بهره معنوی را از آن دریافت می نمود. عمر خود را با یاد و نام خدا طی کرد و درحالی که ذکر خدا می گفت به عالم باقی پر کشید.

یکی از اساتید حوزه علمیه قم گوید: « شبی مهمان حاج آقا مصطفی بودم، نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله ای شنیدم، نگران شدم که در خانه چه اتّفاقی افتاده است! حاج

آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: ببین در خانه شما چه خبر است؟ ایشان نشست و گوش فرا داد و گفت: صدای آقا (امام خمینی) است که مشغول تهجّد و عبادت است».(48)

شهید عالیقدر آیت اللَّه حاج آقا مصطفی خمینی گوید: «یک روز دیدم آقا (امام) در اتاق خود هستند و صدای گریه ایشان بلند است. از مادرم پرسیدم چه شده که آقا گریه می کنند؟ مادرم فرمودند: ایشان در شبی که موفق به نماز شب و راز و نیاز با خدا نشود روز آن چنین حالی دارد».(49)

یکی از نزدیکان امام گوید: امام خمینی در یکی از روزهای آخر عمر خود می خواستند بخوابند، به من گفتند: اگر خوابیدم، اوّل وقت نماز بیدارم کن. گفتم: چشم.

اوّل وقت نماز شد و امام خوابیده بودند و حیفم آمد که او را صدا بزنم، زیرا عمل جراحی کرده و سرم به دست او بود، گفتم ایشان را صدا نمی زنم. چند دقیقه ای از اذان گذشت که امام چشم های خود را باز کردند و گفتند: وقت نماز شده است؟

گفتم: بله.

فرمودند: چرا صدایم نزدی؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه