مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 102

صفحه 102

رایت به دوش و مشک به دندان دریغ و آه!

دستی که تاز خویش کند دفع شر نداشت

دلخون شد آب و آب شد از شرم آفتاب

تهدیدشان چو بر دل سقا اثر نداشت

با عشق پاک در ره معشوق جان سپرد

عقل این چنین گذشت، گمان از بشر نداشت

افروخت بر فراز فلک مشعل وفا

ایثار جان، تجلی از این خوبتر نداشت

بالله چو نور دیده ی ام البنین دگر

مام زمان به ملک محبت پسر نداشت

تسخیر کرد قله ی معراج عشق را

آنجا که روح قدس توان گذر نداشت

سر داد و دست داد و فدا کرد هر چه داشت

از دامن امام زمان دست بر نداشت

«مردانی» عاقبت به ره عشق شد شهید

شمعی که جز شرار محبت به سر نداشت

ولادت با سعادت عباس بن علی

همان، صفحه 609.

ای جمالت عاشقان را آینه

نقش پایت رهروان را آینه

در مدیحت ای نهال باغ دین

هست عاجز کلک طبع آتشین

با که گویم ای مه برج کمال

آنچه شرحش می نگنجد در مقال؟

ای وجودت عین آب زندگی

زندگی یابد زتو پایندگی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه