مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 112

صفحه 112

سقا که دیده تشنه لب آید برون زآب؟

پیچد به خود زحسرت تو آب خوشگوار

ای تشنه لب، که مشک به دندان گرفته ای

ترسم که آب، زان لب سوزان شود بخار

بی دست چون زمرکب خود سرنگون شدی

با بال عشق اوج گرفتی به قرب یار

گشتی تو نا امید و امید جهان شدی

بشکستی از عمود و شدی رکن اقتدار

آن دم که خون به ماه رخت پرده می کشید

آثار شام غربت زینب شد آشکار

بستی تو بار خویش و رسیدی به مقصدت

«ام البنین» هنوز به راهت در انتظار

در اهتراز پرچم و در پیچ و تاب، آب

ثبت است خاطرات تو در یاد روزگار

شعر «حسان» زبان همه عاشقان توست

ای ماه هاشمی نسب ای سرو گلعذار

خطاب به سالار شهیدان (دوست دارم)!

همان، صفحه 202 (عنوان بالا «بلا گردان تو» بود. بدین صورت تغییر یافت).

دوست دارم: شمع باشم، تا که خود تنها بسوزم

بر سر بالینت امشب، از غم فردا بسوزم

دوست دارم: هاله باشم تا ببوسم روی ماهت

یا شوم پروانه، از شوق تو بی پروا بسوزم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه