مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 119

صفحه 119

محمد علی صاعد (معاصر)

بستر عشق

همان، صفحه 50.

بزن جام از می جان پرور عشق

بگیر از دست ساقی، ساغر عشق

برآید آفتابی هستی افروز

شود هر دل سپند مجمر عشق

گوارایت شود شهد شهادت

گلوگر تر کنی از کوثر عشق

دهندت رتبه ی عین الیقین را

اگر در سینه داری باور عشق

کسی نومید از این درگه نگردد

ندارد برگ باطل دفتر عشق

به تیغ عشق هر کس جان سپارد

سرش گردد سزای افسر عشق

به راه عشق جانبازی بیاموز

ز سردار امیر لشکر عشق

ابوالفضل آن گل بستان حیدر

که در دشت بلا شد پرپر عشق

در آن هنگامه هر زخمی که برداشت

دمید از جای آن صد اختر عشق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه