مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 22

صفحه 22

گفت: اکنون شد شکسته پشت من

که برادر شد برون از مشت من

یافت امیدم زهر سو انقطاع

زندگانی بعد ازین باشد صداع

مقتل عباس شد پرداخته

مقتل قاسم بیارم ساخته...

عباس نامدار

همان ترکیب بند در ذکر مصیبت های شهیدان کربلا، صفحه 748

عباس نامدار چو از پشت زین فتاد

گفتی قیامت است که مه بر زمین فتاد

آه از دمی که بهر سکینه به دوش مشک

لابد به راه از پی ماء معین فتاد

اندر فرات راند و پر از آب کرد کف

بر یاد حلق تشنه ی سلطان دین فتاد

از کف بریخت آب و پر از آب کرد مشک

زان پس میان دایره ی اهل کین فتاد

افتاد بر یسار و یمین لرزه عرش را

چون هر دو دست او زیسار و یمین فتاد

فریاد از آن عمود که دشمن زدش به سر

و انگاه مغفرش ز سر نازنین فتاد

چشمش زحلقه چون بدر افتاد زان عمود

بر ابروان حیدر کرار چین فتاد

آمد امیر تشنه لبانش به سر دوان

او را چوکار با نفس واپسین فتاد

بر روی شاه خنده زنان جان سپرد و گفت:

خرم کسی که عاقبتش این چنین فتاد

قاسم ز شاه خواست اجازت پی نبرد

بگذشته سیزده زسرش چرخ لاجورد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه