مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 40

صفحه 40

1- 30. سهی بالا: بلند و راست قامت.

2- 31. کنکاج / کنکاش: (غیاث اللغات): کنگاش: مشورت و صلاح پرسی.

عمان سامانی (وفات 1322 ه_. ق)

در مراتب عالیه ی زبده ی ناس حضرت ابوالفضل العباس

گنجینه ی الاسرار، اثر طبع عمان سامانی، انتشارات میثم تمار اصفهان، 1362 ه_. ش، صفحه 72.

باز لیلی زد به گیسو شانه را

سلسله جنبان شد این دیوانه را

سنگ بر دارید ای فرازنگان

ای هجوم آرنده بر دیوانگان

از چه بر دیوانه تان آهنگ نیست

او مهیا شد شما را سنگ نیست

عقل را با عشق تاب جنگ کو

اندر این جا سنگ باید، سنگ کو؟

باز دل افراشت از مستی علم

شد سپهدار الم جف القلم (1) .

گشته با شور حسینی نغمه گر

کسوت عباسیان کرده به بر

جانب اصحاب تازان با خروش

مشکی از آب حقیقت پر به دوش

کرده از شط یقین آن مشک پر

مست و عطشان همچو آب آورشتر

تشنه ی آبش حریفان سر به سر

خود زمجموع حریفان تشنه تر

چرخ از استسقاء آبش در طپش

برده او بر چرخ بانگ العطش

ای زشط سوی محیط آورده آب

آب خود را ریختی واپس شتاب

آب آری سوی بحر موج خیز

بیش از این آبت مریز، آبت بریز

-باز از میخانه، دل بوئی شنید

گوشش از مستان هیاهویی شنید

دوستان را رفت ذکر از دوستان

پیل را یاد آمد از هندوستان

ای صبا!ای عندلیب کوی عشق

ای تو طوطی حقیقت گوی عشق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه