مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 49

صفحه 49

با کام خشک و دیده ی تر، جان ز تشنگی

چون مرغ نیم بسمل در خون ثپان دهد

سقا کسی ندیده بجز وی که در جهان

جان، تشنه کام در لب آب روان دهد.

انوار عشق

همان، صفحه، 529.

ای که هستی طالب دیدار با انوار عشق

دیده ی دل باز کن تا بنگری دیدار عشق

با وجود آن که هر مشکل آسان عقل

عقل هم حیران بود پیوسته اندر کار عشق

از می غم خواهی ارسازی تهی مینای دل

مست شو ای هوشیار از ساغر سرشار عشق

ساغری از باده ی خمخانه ی وحدت بنوش

تا نماند بر تو پنهان سری از اسرار عشق

لب گشا چون «اختر طوسی» به مدح آنکه بود

از وجود فایض الجودش پدید آثار عشق

حضرت عباس شبل شیر حق شاه نجف

آنکه بودی نوگلی از گلبن گلزار عشق

آنکه چون در روز عاشورا پی رزم خسان

راند در میدان سمند چابک رهوار عشق

نعره می زد از جگر چون شیر، هنگام شکار

آن هزبر پیل انداز نهنگ او بار عشق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه