مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل علیه السلام در شعر فارسی صفحه 80

صفحه 80

اختر تابنده ی برج حیا

گوهر رخشنده ی بحر یقین

باد سحر هر دم از این بوستان

مشک برد تحفه به صحرای چین

خاک درش را زپی توتیا

حور برد سوی بهشت برین

قبله ی حاجات که باب المراد

گشت ملقب زجهان آفرین

خاک زانوار رخش تابناک

خلد ز انفاس خوشش عنبرین

گر بکشد تیغ چو شیر خدا

لرزه فتد بر تن شیر عرین

ناموران جسته زنامش شرف

تا جوران سوده به خاکش جبین

هر که بود طالب دیدار حق

گو که در این آینه حق را ببین

طرفه نسیمش دم روح القدس

فرش حریمش پر روح الامین

همچو«رسا» دولت جاوید یافت

هر که شد از خرمن او خوشه چین

میلاد عباس

زهی فرزند حیدر کز رشادت

ربود از همگنان گوی سعادت

عیان از دامن ام البنین شد

درخشان کوکب زهد و عبادت

به رضوان غبطه می ورزند بر او

که دارد افسر فضل و سیادت

به مولایش حسین بن علی داشت

زجان، عباس، اخلاص و ارادت

ادب را بین که ماه از بعد خورشید

تجلی کرد هنگام ولادت

ولی پیش از برادر آن علمدار

روان شد سوی میدان شهادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه