قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 433

صفحه 433

دم زدن: استراحت کردن، نفس به راحتی کشیدن.

دندان داشتن: کنایه از بغض و کینه‌ی شدید داشتن است، دندان تیزکردن.

دو اسبه رفتن: به شتاب رفتن، به تاخت رفتن.

دوشین: دیشبی، منسوب به دوش (شب گذشته).

دوگان دوگان: دو دو، دوتا دوتا.

دولتمند: سعادتمند، توانگر.

دو موی: کسی که مویش سفید و سیاه باشد.

دهلیز: معبر باریک، دالان، راه تنگ و دراز.

دهید: بکشید، فرمانی که در جنگهای قدیم به کار برده می‌شد.

دئم: دوم.

دیان: داور، جبار، محاسب، از اسمای الهی است.

دیبا: نوعی پارچه‌ی ابریشمی رنگین.

دیدار: چهره و صورت، رخسار خوب.

دینار: پول طلا.

دیوان دار: شخصی که دفاتر دولتی را که در آن نام سپاهیان نیز نوشته بود در اختیار داشت.

دیه: ده، روستا.

ذ

ذوالجناح: نام اسب پیامبر اکرم و امام حسین که در روز عاشورا بر آن اسب سوار بود.

ذوالفقار: نام شمشیر حضرت علی (ع).

ر

راجع گشتن: باز گشتن.

راحت یافتن: آزاد شدن.

راست آوردن: درست کردن.

راست داشتن: بر قرار داشتن (عهد و پیمان راست دار: به عهد و پیمان خود برقرار باش).

راست شدن: قرارگرفتن.

راست کردن: آماده ساختن، محکم کردن، صاف و هموار کردن، آراستن، نشانه گرفتن. استوار کردن.

رافضی: در نزد اهل سنت هر یک از افراد شیعه رافضی است چون ایمان به سه نفر خلفای راشدین را ترک کرده و رافضی به معنی رها کننده و ترک کننده است.

راویَه: مشک که در آن آب باشد، ظرف آب از چرم.

رای: فکر و اندیشه.

رایت: عَلَم و پرچم.

رباط: کاروانسرا.

رجز: شعری که به هنگام جنگ برای مفاخرت خوانند.

رحل: بار و رخت و اسباب سفر.

رحمه الله: خدا او را رحمت کُناد.

رحیل: کوچ کردن، کوچیدن.

رخام: نوعی سنگ آهکی است که تا حدی شفاف و قابلیت صیقل شدن دارد.

رخصت کردن: اجازه خواستن.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه