- تاریخچه 1
- کارلوس کاستاندا 1
- بخش مقالات 3
- مراحل سیر و سلوک در عرفان کاستاندا 3
- گفتگوی پیش از مرگ با کاستاندا 24
- بر کرانه اوهام 28
- عرفانهای سرخ پوستی، عرفان طبیعت گرا 46
- عرفان سرخ پوستی 55
- شمنیسم 121
- درباره کارلوس کاستاندا و آثار ش 129
- تأملی در عرفان سرخپوستی 132
- آتش درون کاستاندا 136
- بخش نقدها 146
- نقدی بر عرفان سرخپوستی 147
- آموزههای کاستاندا 157
- بخش آموزهها 157
[19]. همان.
[20]. فرهنگ نمادها، ژان شوالیه آلن گربران، ترجمه: سودابه فضائلی، ج 1 ص 170.
[21]. شمنیسم فن کهن خلسه، میرچا الیاده، ترجمه میر محمد کاظم مهاجری، ص 240.
[22]. همان، ص 256.
[23]. همان، ص 257.
[24]. شمنیسم فن کهن خلسه، میرچا الیاده، ترجمه میر محمد کاظم مهاجری، ص 260.
درباره کارلوس کاستاندا و آثار ش
بسیاری ازدوستان و نزدیکانش معتقدند کاستاندا دروغگوست و در مورد از سرگذارندن تجربیات عرفانیاش مارا میفریبد برخی از شخصیتهای واقعی که کاستاندا از آن به عنوان افراد حلقه خود یاد کرده، مدعی اند هیچگاه شخصا دون خوان را ملاقات نکردهاند.
همسر کاستاندا در کتابی که پس از مرگ شوهرش نوشت به نکته تکان دهندهای اشاره کرد، کارلوس جملات نغزی که این سو آن سو میشنید در کتابهایش به زبان مرشد سرخپوستش دون خوان ماتیوس جاری میساخت. او میگوید یک بار جمله عالمانهای که کودک خردسالش بر زبان رانده، کاستاندا بیتغییر از قول دون خوان نفل کرده است.
زندگی کاستاندا در نوجوانی و جوانی نشان میدهد اویک سرخورده هنری است.