- تاریخچه 1
- کارلوس کاستاندا 1
- مراحل سیر و سلوک در عرفان کاستاندا 3
- بخش مقالات 3
- گفتگوی پیش از مرگ با کاستاندا 24
- بر کرانه اوهام 28
- عرفانهای سرخ پوستی، عرفان طبیعت گرا 46
- عرفان سرخ پوستی 55
- شمنیسم 121
- درباره کارلوس کاستاندا و آثار ش 129
- تأملی در عرفان سرخپوستی 132
- آتش درون کاستاندا 136
- بخش نقدها 146
- نقدی بر عرفان سرخپوستی 147
- بخش آموزهها 157
- آموزههای کاستاندا 157
کجاش غیرواقعی است؟»
و آنقدر بپرسیم تا نفس سؤالات بیرنگ شود، کلمات اضافهاش بریزد و این پرسش شگفت انگیز باقی بماند:
واقعی چیست؟
غیرواقعی چیست؟
امروز شاید تب کاستاندا نزد کسانی که میخواستند از شهرت او، قبایی هم برای خود بدوزند، سرد شده باشد.
اما زمانی که دیگر برایمان اهمیتی نداشته باشد او به ناوال پیوست یا در رختخوابش مرد، لحظهای که یاد میگیریم آن 12 کتاب جادویی را چطور بخوانیم و جهان آثارش به سوراخ کلید آلیس در سرزمین عجایب تبدیل شود و فهمیدیم آن سوی دیوار، جهان دیگری هم هست، آن وقت متوجه خواهیم شد «بصیرت» و «بینشی» که کاستاندا میتواند ببخشد، نه مرده است … نه مردنی است.
تأملی در عرفان سرخپوستی
عرفان سرخ پوستی دارای یک سری اعمال مخصوصیست و طبق آموزههای مرشد به سالک انجام میگیرد، تا سالک خوی مورد نظر مرشد را پیدا کرده و به اصطلاح آنان «مقدس» گردد.
این مسلک هیچ سند و مدرک معتبری ندارد. بلکه بیشتر از طریق خاطرات و گزارشهاییست که بعضی افراد از طریق سرخ پوستان نقل میکنند، که بعضاً خود آنان وجود خارجی نداشته، یا حداقل خیلیها انکار نمودهاند.
این عرفان از خرافات شکل گرفته تا واقعیت و حداقل این که رازآلود بوده و دارای یک سری ویژگیهای مثبت و منفیست که در ذیل به آنها اشاره میکنیم: