دانستنیهای شیطان‌پرستی (جنبش نوظهور معنویت نما) صفحه 444

وارونه شدن خوب و بد، بر معنای پیام‌هایی هم که والدین و سایر افراد دلسوز به نوجوانان عضو فرقه می‌فرستند، تأثیر می‌گذارد. والدینی که از موضوع خبر ندارند، به نوجوانان گمراه خود التماس می‌کنند که به گناه آمیز بودن و شرّ موجود در تصمیم گیری برای پیوستن به شیطان پرستی، فکر کنند.

چون برای این نوجوانان معنای خیر و شر عوض شده است، روش والدین برای شر خواندن شیطان پرستی، کاملاً مخرب از آب در می‌آید و صرفاً باعث می‌شود که این نوجوانان، برای درگیر شدن در شیطان پرستی، بیشتر تشویق شوند، یعنی دقیقاً متضاد چیزی که والدین می‌خواهند.

فرضیه‌ی چهارم؛ شیطان پرستی نیروست

لاوی عقیده دارد که نوجوانان و جوانان دوست دارند و نیاز دارند که نیرومند و قوی باشند. نیاز بنیادین به قدرت، برای اکثر انسان‌ها انگیزه است، مخصوصاً نوجوانانی که در مشکلات شخصی خود گرفتار شده‌اند.

لاوی شیطان پرستی را با کسب قدرت تداعی می‌کند و این تداعی توجه بسیاری از نوجوانان را به خود جلب می‌کند.

تنها چیزی که لاوی نیاز دارد تا فرایند تشویق تکمیل شود اینست که خواننده را متقاعد کند که مسیحیان افرادی ضعیف هستند، افرادی که «طرف دیگر صورتشان را نشان می‌دهند تا سیلی بخورند» در عوض، او از خواننده می‌خواهد که رعب و وحشت ر در دل مخالفان خود بیندازد و به این ترتیب، برای خود احترام جلب کند.

او دایماً به دشمنان اشاره می‌کند و از خوانندگان می‌خواهد که دشمنان شخصی خود را شناسایی کنند، یعنی همان کسانی را که می‌خواهند افراد را از باورهای غلط خود برگردانند. احتمالاً، لاوی پیش بینی می‌کند، هر کسی که وقت بگذارد و کتاب او را بخواند باید دشمنانی داشته باشد که مجبور شود در مقابل آنها از خود دفاع کند.

شعار «ما علیه آنها»، بیگانگی نوجوانان از جامعه را بیشتر می‌کند و عقاید شیطان پرستی را بر آنها قابل قبول‌تر می‌سازد.

فرضیه‌ی پنجم؛ شیطان پرستی با زمان حال کار دارد

به عقیده‌ی لاوی، شیطان پرستی تنها مذهبیست که فقط با «زمان حال» کار دارد. او مسیحیت و نگرش آن به زندگی بعد از مرگ را به مسخره می‌گیرد و مسیحیان را کسانی می‌داند که به طرف دیگر قبر نگاه می‌کنند.