سیری در کتاب کمال الدین و تمام النعمة صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

از جمله منابع و مآخذ غنی و با قدمت زیاد و سابقه ی دیرین حدیثی در مباحث مهدویّت، کتاب گران سنگ و ارزش مند کمال الدین و تمام النعمه است بنا به استظهار مرحوم آقا بزرگ تهرانی، ظاهراً، نام اصلی آن، اکمال الدین و اتمام النعمه است. [1] و محور آن، که به تفصیل بیان خواهد شد، اثبات غیبت حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) و بحث هایی در این ارتباط است.مرحوم صدوق، در این زمینه، سه رساله ی دیگر به شرح زیر دارند:1- رساله فی الغیبه که ظاهراً، در پاسخ به پرسش های اهالی شهرری تدوین شده است؛2- رساله ثانیه فی الغیبه؛3- رساله ثالثه فی الغیبه؛ [2] .پس از کتاب کمال الدین، ده ها کتاب دیگر در این زمینه به رشته تحریر در آمد. مرحوم آقا بزرگ تهرانی، بیش از چهل مورد را نام می برد. [3] این کتاب که در نیمه ی دوم قرن چهارم هجری، اواخر عمر شریف مرحوم صدوق، به نگارش درآمده و در جامعه، از اعتبار خاصّی برخوردار است و مورد توجّه خاصّ دانشمندان شیعه قرار دارد. کتاب حاضر، از جمله منابع و ماخذ اوّلیّه برای تدوین و تألیف نویسندگان بعدی شد مرحوم مجلسی، درصدد منابع بحارالانوار، کتاب های مرحوم صدوق و بالاخص اکمال را نام می برد. [4] .درباره ی عظمت شأن ایشان و پدر بزرگوارش، همین قدر بس که اکثر اصحاب و علما، سخنان این دو بزرگوار را همانند نصوص روایات، مورد پذیرش قرار می دهند. مرحوم مجلسی فرموده:انّما اوردناها لکونه من عظماء القدماء التابعین لاثار الائمه النجبا الذین لایتبعون الاراء والاهواء ولذا ینزل اکثر اصحابنا کلامَهُ وکلامَ ابیه (رضی الله عنهما) منزله النص المنقول والخبر المأثور [5] ؛ ما، تمامی آن چه را که به عنوان عقائد مذهب، دیکته کرده بود، آوردیم، به لحاظ این که ایشان از بزرگان قدما و از کسانی است که پیرو آثار ائمه ی طاهرند و هرگز پیرو هوای و آرای شخصی خود نیستند. از این رو، بسیاری از علمای ما سخن ایشان و پدر بزرگوارشان را به منزله ی روایت تلقی می کنند.آن چه در این مختصر، به دنبال آن هستیم، معرّفی و شناسائی کتاب مذکور است که در، دو بخش تقدیم می شود: 1- شخصّیت شیخ صدوق؛ 2- معرّفی کتاب کمال الدین

شخصیت شیخ صدوق

حدیث ولادت

شیخ صدوق نقل می کند:حدثنا ابو جعفر محمّد بن علی الاسود (رضی الله عنه) قال: «سألنی علیّ بنُ الحسین بن موسی بن بابویه (رضی الله عنه) بعد موتِ محمّد بن عثمان العمریّ (رضی الله عنه) ان­ اسألَ ابا القاسم الروحیّ، ان­ یسأل مولانا صاحب الزمان (علیه السّلام) ان­ یدعُوَ الله عزوجَل ان­ یرزَقَهُ وَلداً ذکراً».قال: فَسَألتُهُ، فأنهی ذالک، ثُمّ اخبَرنی بعد ذالکَ بثلاثه ایّامٍ «انّه قَد دعا لعلی بن الحسین، و انّه سَیوُلَدُ له ولدٌ مبارک یَنفعُ [الله] به، بعدَهُ اولادٌ.». [6] .ابوجعفر، محمّد بن علی اسودی گوید: علی بن حسین بن موسی بن بابویه (والد صدوق) پس از درگذشت محمّد بن عثمان عمری (نایب دوم امام زمان) (رضی الله عنه) از من تقاضا کرد تا از خداوند عزّوجّل بخواهند پسری به ایشان روزی فرماید».می گوید: از او درخواست کردم و او نیز آن درخواست را به حضرت رساند. بعد از سه روز، به من خبر داد که «حضرت، برای علی بن حسین دعا فرموده است و به زودی فرزندی مبارک برای ایشان متوّلد خواهد شد که خداوند به سبب او، نفع وفایده می رساند. و بعد از او نیز اولاد دیگری برای او متولد خواهد شد.».شیخ طوس نیز مانند این حدیث را از جماعتی که از صدوق و برادرش نقل کرده اند، روایتی کند و در ادامه می گوید:ابوجعفر محمّد بن علی اسود می گوید: «... در همان سال، محمّد بن علی (صدوق)، برای علی بن حسین بابویه متولّد شد. ایشان، بعد از او، صاحب اولاد دیگری نیز شده است...» [7] .شیخ صدوق، در ادامه ی کلام اش می گوید:ابوجعفر محمّد بن علی اسود، بسیاری از اوقات، مرا می دید که به درس شیخ مان محمّد به حسن بن احمد بن ولید (رضی الله عنه) می رفتم و اشتیاق فراوانی به کتاب های علمی و حفظ آن داشتم. به من می گفت: «این رغبت و اشتیاق وافر در تحصیل علم، از تو عجیب نیست، به جهت این که تو به دعای امام متولد شده ای! [8] .شیخ طوسی، در حدیث دیگری، از ابن نوح و ایشان نیز از ابو عبدالله حسین بن محمّد بن سوره قمی (ره) نقل می کند:زمانی که حجّاج و زائران بیت الله الحرام (از سفر حج) برگشتند، به علیّ بن حسین بن یوسف صائع قمی و محمّد بن احمد بن محّمد صیرفی (معروف به دلال) و شخصی دیگری به غیر از اینان از مشایخ اهل قم گویند:علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (پدر صدوق) همسری داشت که دخترِ عمویش (محمّد بن موسی بن بابویه قمی) بود. خداوند از این همسر، به ایشان فرزندی نداد. لذا نامه ای به شیخ ابوالقاسم، حسین بن روح (رضی الله عنه) نوشت که از حضرت تقاضا کند تا دعایی بکنند و از خداوند بخواهند فرزندانی فقیه به او عطا کند.بعد از مدتی، جواب حضرت رسید:«اًنَّ لاتُرزَق­ مِن هذهِ وَستَملِکُ جاریه دیلمّیه وترزَق منها وَلدینِ فَقیهین؛ همانا، از این (همسرت) بچه دار نخواهی شد. به زودی، تو صاحب کنیزی دیلمی می شوی و از وی صاحب دو فرزند فقیه خواهی شد.».ابن سوره گوید: «برای ابوالحسن علی بن حسین بابوبه (پدر صدوق) سه پسر متولد شد؛ «محمّد و حسین» هر دو فقیهان ماهری در حفظ و ضبط علوم شدند و مطالبی را حفظ می کردند که به غیر از ایشان، احدی از اهالی قم آن ها را حفظ نمی کردند. پسر سوم، حسن نام داشت که در عبادت و زهد و پارسائی، معتدل و متوسّط بود...نیز ابن سوره می گوید: هر وقت ابوجعفر (صدوق) و برادرش ابوعبدالله (حسین) حدیثی نقل می کردند، مردم از حافظه ی آن دو در نقل حدیث متعجّب می شدند و به این دو بزرگوار می گفتند: «این، شأن و خصوصیّتی است که در اثر دعای امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) بر شما داده شده است.».شیخ طوسی گوید: «هذا امرٌ مستفیض فی اهل قم؛ یعنی نزد قمیّان، این قضیّه، معروف و مشهور بوده است». [9] .

دیدگاه علمای امامیه

نظر مرحوم آقای خویی

مرحوم آقای خویی، بعد از نقل قضیّه ی ولادت، می فرماید:از روایت اخیر، چنین بر می آید که محمّد بن علی (صدوق) با دعای امام (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) متولّد شده است و این امر، مستفیض و معروف و مسلّم، بر جلالت شأن و عظمت مقام ایشان کافی است.سپس می افزاید:چه گونه می تواند این چنین نباشد، در حالی که امام (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) والد صدوق را با خبر ساخت که دارای دو فرزند ذکور خیر خواهد شد.»نجاشی نیز در ترجمه ی والد صدوق، این مطلب را متذکّر شده است.و نیز امام (علیه السّلام) در روایت اوّلی (در توقیع شریف) می فرماید: «والد صدوق) دارای فرزند مبارکی می شود (علیه السّلام) که خداوند به واسطه ی وی نفع و سود رساند.اشتهار محمّد بن علی بن حسین، به لقب «صدوق» به سبب همین فضیلتی است که ایشان داشته و وی را از دیگران ممتاز کرده است.شیوه ی تعبیر نجاشی و طوسی در مدح و تعریف صدوق، ما را از تصریح به توثیق ایشان بی نیاز می کند، زیرا، آن چه را که تعبیر کرده اند، به مراتب، از تصریح به توثیق بالاتر است.خلاصه، مقام و منزلت شیخ صدوق، آن قدر معروف و مشهور است، که هیچ جای شکّی در آن نیست.» [10] .

نجاشی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه