مربی نمونه : تفسیر سوره لقمان صفحه 23

صفحه 23

8- لقمان و سپاسگزاری

8- لقمان و سپاسگزاری

12. (وَلَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرِ للّهِ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمیدٌ); «ما به لقمان حکمت عطا کردیم و دستور دادیم که شکر خدا را به جا آورد. هر کس خدا را سپاس کند، نتیجه آن به خود او برمی گردد. هر کس کفران نعمت کند]خدا را ضرر نمی زند.[ خداوند بی نیاز و شایسته ثناست.» می گویند: در دوران حکومت حضرت داود(علیه السلام) در خانواده ای که نسب آن به حضرت ابراهیم(علیه السلام) منتهی می گشت، کودکی سیه فامْ چشم به دنیا گشود. سپس بر اثر داشتن ملکات فاضله، هوش سرشار، عقل و تدبیر فوق العاده، تجربه و پختگی، بیان شیرین و منطق محکم، به نام لقمان حکیم معروف گردید. خصوصیات زندگی او درست ضبط نگردیده، ولی سخنان حکیمانه وی زینت بخش صفحات کتاب های اخلاق و تفسیر و تاریخ است. آنچه مسلّم است، روزگاری غلام بوده و آقایی داشته، ولی این نکته چندان روشن نیست که چگونه کودکی که در خاندان نبوت به دنیا آمده بود،


------------------ صفحه 84

بالأخره غلام زر خرید شده است. از این جهت، برخی از مفسران معتقدند که وی غلام حبشی یا مصری بوده و در میان بنی اسرائیل بزرگ شده و دارای کمالات اخلاقی و فضایل روحی زیادی بوده است. لقمانْ حکیم بود، نه پیامبر

برخی از روایات حاکی است که لقمان با آن همه کمالات، به مقام پیامبری نرسیده بود. از پیامبر اسلام نقل شده که آن حضرت فرمود: لقمان، پیامبر نبود، بنده ای بود فکور و خوش عقیده، او خدا را دوست می داشت، خدا نیز او را دوست داشت و بر او منت نهاد و حکمت به او آموخت.(1) حماد بن عیسی از حضرت صادق(علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت چنین فرمود: «لقمان در سایه حسب و نسب، ثروت و مال، نیرومندی و زیبایی به آن مقام بلند نرسید، لکن او مردی بود که در اطاعت خدا استقامت داشت، گرد محرمات نمی گشت، آرام و با وقار و تیزبین بود، در هر موضوعی عمیقانه فکر می کرد، از هر حادثه ای درس می گرفت، کمتر خنده و فراح می کرد، از اقبال دنیا خوشحال نمی شد، و از پشت کردن آن اندوهناک نمی گشت، فرزندان زیادی داشت و در مرگ آنها زمام بردباری را از دست نداد. یکی از صفات جمیله او این بود که هرگاه دو نفر با یکدیگر اختلاف پیدا می کردند، تا صلح و


------------------
1 . لَمْ یَکُنْ نَبیّاً ولکنْ کان عبْداً کثیرَ التفکُّرِ، حَسَنَ الیَقینِ، أحبَّ اللّه فأحبَّهُ وَمَنَّ عَلَیهِ بالحکمَة».(مجمع البیان، ج4، ص 15).
------------------ صفحه 85

صفایی میان آنها برقرار نمی ساخت، از پای نمی نشست. مجالست دانشمندان و بزرگان را مغتنم می شمرد. برای دادرسان و داوران و زمامداران، تأسف می خورد که چگونه فریب مقام و منصب چند روزه دنیا را می خورند.»(1) و در حدیث دیگر می خوانیم: «روزی یکی از بزرگان بنی اسرائیل از محلی عبور می کرد، دید گروهی مانند تشنگانی که اطراف آب گوارا گرد می آیند، دور لقمان جمع شده اند و به سخنان حکیمانه او گش می دهند و حل مشکلات خود را از او می خواهند. آن رهگذر از طریق تعجب رو به لقمان کرد و گفت: تو آن نیستی که مدت ها با ما گله داری می کردی؟ گفت: آری. گفت: در سایه چه چیز به این مقام بلند رسیدی؟ فرمود: سه خصلت مرا به این مقام رسانیده است: «صِدْقُ الْحَدیثِ، وَ أداءُ الأمانة ، وَتَرکُ ما لا یَعنی;(2) راستگویی، پس دادن امانت، اعراض از کارهای بیهوده.» از نظر یک مرد الهی، این مطلب جای گفتگو نیست که بندگی و پیروی از اصول انسانی و اخلاقی، و دوری از گناهان و پرهیز از معاصی و خلافکاری، روح و روان انسانی را جلا و روشنی می بخشد، و ذهن او را برای درک حقایق و واقعیاتْ آماده می سازد. به طور مسلّم یک مرد مادی که با این اصولْ سر وکاری ندارد و در این راه، تجربه و آزمایشی نیز ندارد، این مطلب را صد در صد انکار خواهد کرد. او قدرت فکری و جهش ذهنی را در گرو نبوغ ذاتی و هوش طبیعی و پس از آن


------------------
1 . همان، ص 317. 2 . همان، ص 315.
------------------ صفحه 86
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه