غیر از این ارواح دیگری هم هستند که در نوبت هستند . یکی یکی بر اساس مصلحت و مشیت و بر اساس آن قانونی که خداوند بر این عالم حاکم فرموده است آنها هم که نوبتشان برسد به این دنیا می آیند. وقتی خداوند حضرت ابراهیم خلیل را خلق فرمود . ((کَشَفَ اللهُ عن بَصَره)) خداوند تبارک و تعالی روی چشم او را گشود یعنی چشمان او را باز کرد ((فَنَظَرَ اِلی جانِب العرش)) نگاهی کرد به سمت عرش پرودگار (نورا) تا نگاهی کرد به سوی عرش خداوند یک نوری را دید ( قال اِلهی و سیدی ما هذَا النّور؟ ) خدایا، پروردگارا، ای مولای من این نور چه نوری است که من دارم می بینم . (قال َ یا اِبراهیم) .خداوند فرمود : ای ابراهیم (هذَا نورُ مُحَمد صلی الله علیه و آله و سلم صَفَوتی ) این نور پیغمبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله است که او از اَصفیا و بر انگیختگان و اولیا است .
نور امیرالمومنین علیه السلام
قال ، سپس حضرت ابراهیم علیه السلام گفت: (( الهی و سیّدی)) خدایا، "وَ اَری نورا الی جانِبه ."یک نور دیگر هم در کنار این نور می بینم ، آن نور چیست ؟
(قال ابراهیم هذا نورٌ عَلیٍ ناصِرُ دینی) صلواتی ختم فرمایید.
فرمود: ای ابراهیم این نور حضرت علی علیه السلام آن کسی است که دین من را یاری خواهد کرد . باز هم حضرت ابراهیم علیه السلام گفت: الهی و سیدی خدایا نور سومی را هم دارم می بینم .آن نور چیست؟ (( قال یا ابراهیم هذا نورٌ فاطمه سلام الله علیها تَلی اَباها وَ بَعلِها فَطمتُ بِها مُحِبّیها مِنَ النّار)) این نور فاطمه زهرا سلام الله علیها است کنار پدر و همسرش که من به وسیله این نور حضرت زهرا سلام الله علیها تمام دوستان این خانواده را از آتش جهنم جدا می کنم .